اینجا هم همینطور
پیرمرد روی نیمکت نشسته بود و کلاهش را...
پیرمرد روی نیمکت نشسته بود و کلاهش را روی سرش کشیده بود و استراحت می
کرد. سواری نزدیک شد و از او پرسید: هی پیری! مردم این شهر چه جور آدم
هاییند؟
پیرمرد پرسید: مردم شهر تو چه جوریند؟
گفت: مزخرف ! ..
پیرمرد گفت: این جا هم همین طور!
بعد از چند ساعت سوار دیگری نزدیک شد و همین سوال را پرسید.
پیرمرد باز هم از او پرسید :مردم شهر تو چه جوریند؟
گفت: خب! مهربونند.
پیرمرد گفت: این جا هم همین طور !!!!
/نسترن سیدمحمدی