۲۶ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۰
کد خبر: 13798

صادق زیباکلام

گفت‌وگو به‌جای «تعلیق مذاکره»

«طرح دو فوریت مبتنی بر تعلیق مذاکرات غنی‌سازی» که روز یکشنبه با امضای بیش از یک‌صد نفر از نمایندگان مجلس به هیات‌رییسه تقدیم شد، پرسش‌های فراوانی را مطرح کرده است. این طرح در حقیقت واکنش امضا‌کنندگان به تصویب قطعنامه راهبردی اتحادیه اروپا در قبال مذاکرات آینده‌اش با تهران است. قطعنامه دارای بندهایی در زمینه حقوق‌بشر است که با مخالفت بسیاری از مسوولان و چهره‌های سیاسی در ایران روبه‌رو شده است تا آنجا که در طرح دو فوریتی که دیروز نمایندگان اصولگرا به مجلس ارایه دادند خواهان توقف مذاکرات در واکنش به تصویب آن شده‌اند. پرسش اساسی که این طرح به وجود آورده آن است که آیا تعلیق مذاکرات شیوه و راه‌حل مناسبی در قبال قطعنامه اتحادیه اروپاست؟ فرض بگیریم که ظرف روزهای آینده این طرح در مجلس به تصویب برسد و در نتیجه دولت مکلف شود تا ادامه مذاکرات را متوقف سازد. سوال مهمی که از منظر بین‌المللی مطرح می‌شود آن است که در اذهان و افکار عمومی در غرب و در عرصه بین‌الملل، مسوولیت تعلیق مذاکرات بر عهده چه کسی گذارده خواهد شد؟

ایران یا اروپا؟ البته اصولگرایان و سایر جریاناتی که در اعتراض به تصویب قطعنامه اتحادیه اروپا، مذاکرات هسته‌ای را قطع کرده‌اند انگشت اتهام را به سوی غربی‌ها خواهند گرفت. آنان خواهند گفت چون غربی‌ها در مسایل ما مداخله کرده‌اند. ما هم برای اینکه درس خوبی به آنها بدهیم و آنها را متوجه کنیم که با کشور و مردمی مستقل طرف هستند که زیر بار مداخلات خارجی نمی‌روند، ناچارا مذاکرات هسته‌ای را متوقف کردیم اما واقعیت آن است که کمتر افکار عمومی در خارج از ایران این استدلال را از ما خواهد پذیرفت. حتی در داخل هم بعید به‌نظر می‌رسد که همه موافق تصمیم مجلس در به تعلیق‌درآوردن مذاکرات هسته‌ای باشند. اما چرا به تعلیق درآوردن مذاکرات به واسطه تصویب قطعنامه، مورد تایید افکار عمومی قرار نخواهد گرفت. نمایندگان امضا‌کننده در حقیقت به غربی‌ها می‌گویند که اگر ما با سیاست‌های شما در قبال کشورمان موافق نباشیم از مذاکرات هسته‌ای به‌عنوان یک اهرم استفاده می‌کنیم و آن را متوقف می‌کنیم. ممکن است فردا اتحادیه اروپا یا یکی از قدرت‌های اروپایی یا آمریکا تصمیم دیگری در مورد ایران اتخاذ کنند که ما آن را نپسندیم. واکنش ما چه باید باشد؟ باز مجددا سر وقت مذاکرات هسته‌ای برویم و آن را متوقف کنیم؟ یا حتی بدتر برخی از توافقاتی را که قبلا انجام داده‌ایم «کان‌لم‌یکن» تلقی کنیم؟ آیا این رفتاری درست، اطمینان‌ساز و اصولی در عرصه بین‌المللی است که ما هر بار که با غربی‌ها دچار مشکل شویم برویم سراغ مذاکرات هسته‌ای و از آن به‌عنوان ابزاری برای مقابله و تهدید غرب استفاده کنیم؟ اگر غربی‌ها مشابه همین رفتار را صورت دهند و مثلا اتحادیه اروپا بگوید که اگر ایران فلان سیاست را متوقف نسازد، ما مذاکرات هسته‌ای را متوقف خواهیم کرد چه احساسی پیدا خواهیم کرد؟ قطعنامه مصوب پارلمان اروپا در حقیقت سند چشم‌انداز راهبردی است. ممکن است ما با بسیاری از بندهای آن مخالف باشیم. راهبرد مطلوب این نیست که برویم به سر وقت مذاکرات هسته‌ای بلکه راه‌حل اصولی آن است که همچون خود معضل هسته‌ای، مسوولانه بنشینیم و با طرف غربی در خصوص بندهایی که با آن مخالف هستیم مذاکره کنیم. قطعنامه پارلمان اروپا، نظر پارلمان این اتحادیه است. صد البته که ما هم نظرات خودمان را داریم و برخی ادعاها در این باره را نمی‌پذیریم. مگر در خصوص هسته‌ای، غربی‌ها هر چه گفتند ما «سمعا و طاعتا» پذیرفتیم؟ هزاران ساعت مذاکره برای آن بود که ما بسیاری از آنچه غربی‌ها می‌خواستند قبول نداشتیم و آنها هم متقابلا با خیلی از خواسته‌های ما مخالف بودند. مذاکره برای آن بود که زمینه مشترکی پیدا کنیم. در قبال قطعنامه پارلمان اروپا هم چه بخواهیم چه نخواهیم در نهایت باید چنین رویکردی داشته باشیم. قهرکردن و ترک میز مذاکره راه‌حل برخورد نیست.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید