بازی جناحی صدا و سیما با کشتار مردم غزه
یکی از بخشهای خبری سیما که از
ابتدای راهاندازی تاکنون، علیه فعالان سیاسی طیف ناهمسو روانه آنتن کرده
است، دوشنبهشب، گزارشی یکسویه و لبریز از اطلاعات نادرست را روی آنتن
فرستاد که در آن برخی نشریات و از جمله روزنامه «شرق» بهخاطر آنچه
نپرداختن به موضوع کشتار مردم بیدفاع و مظلوم غزه نامیده میشد، مورد
انتقاد قرار گرفتند تا دامنه پازل هجوم «خودجوش» و همزمان سایتها و نشریات
وابسته به جریانی خاص علیه روزنامههای مستقل به «جام جم» هم کشیده شود.
اگر پیش از این، حملات و نسبتهای کذب این رسانهها صرفا به مخالفان سیاسی
آنان بازمیگشت، این بار موضوع انسانی و جهانی «فلسطین»، دستمایه
تسویهحساب با منتقدان قرار گرفته است. پرسش اصلی اینجاست که چرا برخی
علاقهمند هستند موضوع انسانی، دینی و جهانی «فلسطین» را تا این حد نازل
کنند و از قضا، داعیه حمایت از ملت فلسطین را داشته باشند؟ بر اساس کدام
«منفعت»، به جای خرسندی از وجود یک «موضوع مشترک» میان همه طیفهای سیاسی،
علاقهمند به کاستن از دایره حامیان ملت بیدفاع فلسطین هستند؟
در عین حال
بعید به نظر میرسد افرادی که خطدهی اصلی معاونت سیاسی و زیرمجموعه آن
یعنی واحد مرکزی خبر را بر عهده دارند، مطبوعات را رصد نکنند. از نیمه
تیرماه که شرایط غزه وارد فاز جدید شد، مسوولان روزنامه «شرق» نیز با
پیشبینی احتمال ماجراجویی «تل آویو»، دستور کار تازهای برای صفحه اول و
همه گروههای مرتبط تعریف کردند تا متناسب با اهمیت موضوع، اطلاعرسانی
بهنگامی به مخاطبان صورت گیرد.
براین اساس، حتی نگاهی سطحی و گذرا به صفحه
نخست «شرق» از سهشنبه 17 تیر تا سهشنبه 31 تیر - 11 روز کاری روزنامه- در
فاصله دو هفته، فقط در بخش با اهمیت و کلیدی سرمقاله، چهار عنوان را در
این حوزه نشان میدهد. این جدای از دیگر مطالب صفحه نخست پیرامون نسلکشی
غزه و البته گزارشهای جامع در صفحه اختصاصی یعنی «جهان» و صفحاتی چون هنر و
آخر بوده است. ناگفته نماند رسانه عمومی رادیو و تلویزیون از منظر
حرفهای، از جایگاهی برخوردار نیست که به آن بهعنوان «شاخص» کار رسانهای
در کشور نگریسته شود.
صدها پرونده موضوعی در روزنامهها، مجلات و سایتهای
مستقل پیرامون آسیبهای جدی و پرداخت گلدرشت این رسانه به اخبار و اساسا
موضوع «تولید برنامه» در حوزههای مختلف منتشر شده است. از قضا تفاوت
رویکرد «شرق» -و سایر رسانههای مستقل که به دنبال رعایت چارچوبهای
حرفهای اطلاعرسانی هستند- با صداوسیما درست در همین نکته است. برخلاف
صداوسیما که همواره کارشناسانی ثابت با تحلیلهای ثابت و تکراری پیرامون
موضوعات مختلف و همین موضوع فلسطین را روی صندلی استودیوهای شبکههای
پرتعداد اما کم تاثیر خود مینشاند و از پس سوالات تکراری و کلیشهای،
پاسخهایی اینچنین هم به خورد معدود بینندگان باقیمانده برای این رسانه
میدهد، کارشناسان «شرق» از چهرههای شناختهشده به شمار میروند که به
تریبون صداوسیما،دسترسی ندارند.
نسلکشی غزه به ترتیب آقایان محمد ایرانی سفیر سابق ایران در لبنان، حسن
هانیزاده کارشناس خاورمیانه، حجتالاسلام سید هادی خسرو شاهی، رییس سابق
نمایندگی ایران در مصر و صباح زنگنه کارشناس مسایل خاورمیانه هستند. موضوع
تاسفبار دستاویز قراردادن مساله انسانی فلسطین برای پیشبرد برخی اهداف
جناحی است که از قضا ماهیت، اهداف و درجه اطمینان مردم به آنان برای همگان
آشکار و بینیاز از واگویی است. بسیاری از ما اهالی رسانه در طول همه این
سالها، فلسطین را موضوعی اسلامی - انسانی میدانیم و البته با شیوه
حرفهای ژورنالیستی که خواست و حق ملت آگاه ایران است به آن پرداخته و
میپردازیم. نگارنده شاهد واکنش همکارانم در رسانههای مستقل طی دو هفته
گذشته بودهام که بهگونهای موثر به بازتابدادن و روشنگری پیرامون جنایات
اسراییل در غزه پرداختهاند و نهفقط رسانههای خود بلکه ظرفیتهای فضای
مجازی را نیز در خدمت محکومسازی رخدادهای غیرانسانی در غزه قرار دادهاند.
آنان با حداقل امکانات و بدون برخورداری از بودجههای کلان، تاثیرگذاری
خویش بر مخاطبان را به اثبات رساندهاند. اتفاقا اگر در هجوم اخیر رژیم
صهیونیستی به غزه، افکار عمومی ایران به شکل بایستهای به این موضوع واکنش
نشان داده، اثر فعالیتهای انسانی و کمپینهای شبکههای مجازی در آن را
نمیتوان نادیده گرفت که لبریز از خلاقیتهای جوانان ایرانی است. این در
حالی است که شیوه پرداخت اغلب برنامههای صداوسیما به وقایع مهم داخلی و
خارجی - که دارای فهرست بلندبالایی است و آخرین آن، موضوع گروگانگیری
مرزبانان ایرانی بود- بهگونهای بوده که کارشناسان بارها درباره کاهش
اعتماد عمومی، کاهش مخاطب و واگذارکردن کامل «قافیه» به شبکههای برونمرزی
هشدار دادهاند.
آنان گمان میکنند شیوه درستی برای انعکاس رویدادها
بهکار گرفتهاند و صرف اختصاص بخش عمدهای از یک بخش خبری خود به موضوعی
مانند غزه، به مفهوم «انتقال پیام» به مخاطب است پس حق دارند بقیه را متهم
کنند تا خود را در جایگاه والاتر اطلاعرسانی جلوه دهند. اما تا هنگامی که
آنتنها و صفحات برخی روزنامههای خاص در خدمت وارونهسازی واقعیتها قرار
گیرند اعتماد مخاطب جلب نمیشود و رسانه بیمخاطب؛ حتی با جنجالسازی
نمیتواند اعتباری برای خود کسب کند.
حامد طبیبی /
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
۱۹:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
0
پاسخ
باتیترومتن خبرصددرصدموافقم دقیقا همینطوره که نوشتید
۰۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۲
مگه خون مردم فلسطین رنگین تر از مردم عراقه
با این تفاوت که عراقی ها واقعا تنها موندن ولی خیلی از کشورها از غزه حمایت کردن
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۲
شعار نه غزه نه لبنان شما فراموش نمیشه وهنوز هم مصرید برآن