جناب مصباح ! فقط اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خدا بود؟

جناب مصباح فراموش کردند که پای حکم جناب دکتر روحانی و قبل از ایشان نیز جناب آقای خاتمی امضا و تایید‌‌ همان ولی فقیهی است که حکم احمدی‌نژاد را امضا نمودند ولی ظاهرا اطاعت از احمدی‌نژاد اطاعت از خدا بود نه شخص دیگر!

محمد تقی مصباح یزدی،‌ زاده ۱۱ بهمن ۱۳۱۱ در شهر یزد می‌باشد. به نوشتهٔ وب سایت رسمی آیت الله مصباح «پیش از تولد محمدتقی، مادر خواب می بیند که «قرآن» به دنیا آورده است. با نگرانی خواب خود را نزد معبّری به نام سیدمحمدرضا امامیه، که از علمای یزد بود، بازمی گوید. سید در پاسخ می گوید: فرزندی که متولد می شود پسر است، و بشارت باد که او عالم و حامی قرآن خواهد بود!» «زندگی پدر و مادر استاد در منزل میراثیِ مادریشان با سختی بسیار می گذشت. مادر با کمک خاله‌ها، در خانه جوراب می بافت تا پدر برای گذران زندگی جوراب‌ها را در مغازه بفروشد. این شغل بسیار کم درآمدی بود به طوری که پدر می بایست هر از چندی مبلغی قرض می کرد تا به کارش سامانِ دوباره دهد.» وی تحصیلات ابتدایی خود را در سن هفت سالگی آغاز کرد. سپس وارد حوزهٔ علمیهٔ یزدشد و دورهٔ مقدمات و سطح را‌‌ همان جا به اتمام رساند، سپس در سال ۱۳۷۱ه. ق. عازم نجف شد، و پس از یک سال به علت مشکلات فراوان مالی برای ادامهٔ تحصیل به قم هجرت کرد.»

گویا پیشبینی های این عالم خیلی محل اعتبار نداشت چراکه مصباح یزدی بیشتر به واسطه سخنان، نظریه‌ها و کار‌هایش در عالم سیاست شناخته شده است تا در امور دینی!

فعالیت‌های سیاسی

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سلام نو به نقل از پویش ٬ فعالیت‌های سیاسی او پس از انقلاب و یا بهتر بگوییم پس از رحلت امام خمینی شدت گرفت. او قبل از انقلاب به عنوان یک استاد حوزه به تدریس مشغول بود و سپس به مدرسهٔ حقانی رفت و در آنجا به ادامه تدریس پرداخت. البته او در سالهایی که فعالیت علنی سیاسی چندانی نداشت به صورت چراغ خاموش و زیرزمینی به فعالیت می‌پرداخت. اولین زمزمه‌های جدایی مصباح از یاران امام و انقلابیون به ماجرای دکتر شریعتی در مدرسه حقانی مربوط می‌شود. در آن زمان آیت الله قدوسی رییس مدرسه حقانی به خاطر آرام شدن فضا و جلوگیری از درگیری‌های بی‌مورد در مدرسه تصمیم به اخراج طلاب مخالف دکتر شریعتی می‌گیرد که در این بین جناب مصباح که شاگردان و همفکرانش را اخراج شده می‌دید و خود را در مدرسه تن‌ها، تصمیم به ترک مدرسه حقانی و رفتن به موسسه» در راه حق «گرفت اما این پایان کار نبود زیرا با فرا رسیدن اعیاد شعبانیه در سال ۱۳۵۷ امام دستور می‌دهد که ما امسال عزاداریم و عید نداریم و برگزاری جشن‌های شعبانیه را منع می‌کنند اما جناب مصباح و یارانش در اقدامی تعجب برانگیز در موسسه در راه حق به برگزاری جشن می‌پردازند و خیابان منتهی به موسسه را آزین بندی می‌کنند. همین کارهای آقای مصباح زمینه ساز طرد ایشان توسط امام را فراهم می‌سازد. اما با پیروزی انقلاب٬ مصباح جایی در بین یاران امام ندارد و حضرت امام سعی در دوری جستن از او را دارند.

اما با ارتحال امام و وقایع سالهای پایانی دهه ۶۰ خورشیدی دوران طلایی آیت الله مصباح آغاز می‌گردد. دورانی که او خود را از مدت‌ها پیش برای چنین روزهایی آماده کرده بود. او از دل موسسه در راه حق موسسه «باقرالعلوم» را راه اندازی کرد و پس از رحلت امام با گرد آوردن گروه‌ها و شخصیت‌هایی که پیرامون خود داشت٬ منجمله موسسه باقرالعلوم موسسه» آموزشی و پژوهشی امام خمینی «را در سال ۱۳۷۴ راه اندازی کرد. اما با پیروزی سید محمد خاتمی در سال ۱۳۷۶ آیت الله مصباح که از مخالفان سرسخت اصلاحات و اصلاحطلبان شد و از هیچ فرصتی برای از بین بردن اصلاح طلبان کوتاهی نکرد و تا آنجا که در توان داشت در جهت مقابله با دولت اصلاحات گام برداشت. در آن سال‌ها سخنرانی‌های بیشماری انجام می‌داد و حتی بعضا خواستار اعدام منتقدان می‌شد.

در روز ۵ شنبه ۷ بهمن ۱۳۷۸ اظهارات جنجال برانگیزی توسط روزنامه اصلاح طلب صبح امروز انتشار یافت که در آن آیت الله مصباح یزدی تعدادی از روزنامه‌ها و مراکز فرهنگی را متهم نموده بود که از آمریکا دلار دریافت کرده‌اند. این روزنامه از قول وی نقل کرده بود که: «رئیس سابق سازمان سیا با چمدانی پر از دلار برای پرداخت به برخی از روزنامه‌ها و مراکز فرهنگی وارد ایران شده است.» این مطلب تیتر اول بسیاری از روزنامه‌های اصلاح طلب را در روز یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۷۸ به خود اختصاص داده بود. چند روز پس از این اتفاقات و در فاصله ۳ هفته تا انتخابات مجلس ششم کاریکاتوری با عنوان استاد تمساح در روزنامه آزاد توسط نیک آهنگ کوثر انتشار یافت که از دید هواداران آیت الله مصباح منظور کاریکاتوریست استاد مصباح بوده و همین امر موجب شد تا تعداد زیادی از طلاب در مسجد اعظم قم در اعتراض به انتشار این کاریکاتور دست به تحصن زدند. تحصن کنندگان تاکید داشتند: «تحصن ما آرام و بدون تشنج است و در صورت دستور مقام معظم رهبری و یا مراجع عظام، تحصن را لغو خواهیم کرد» این تحصن در ‌‌نهایت با ابلاغ دستور شفاهی مقام معظم رهبری توسط آیت الله مشکینی پایان یافت. اما وی در سال ۱۳۷۹طرحی را به رئیس‌جمهور وقت جناب آقای خاتمی ارائه داد تا از «ظرفیت عظیم موسسه امام خمینی» در بدنه دولت و برای «آموزش و پالایش عقیدتی دولت‌ مردان» استفاده شود٬ که البته ظاهراً مورد موافقت قرار نگرفت و یا جدی انگاشته نشد.

مصباح یزدی که به فکر عمومی کردن اندیشه و تنوری‌های خویش بود باز با استفاده از‌‌ همان پتانسیلی که در خود و نهادش موسوم به جبهه پایداری می‌دید٬ در سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ در پیش از خطبه‌های نماز جمعه قم و تهران به تشریح وظایف شهروندی و تئوری خشونت می‌پرداخت، حضور آیت الله یا به قول شاگردانش علامه مصباح یزدی در تریبونهای نماز جمعه بسیار بحث‌برانگیز بود. وی از این تریبون نه تنها برای مقاصد علمی خود بلکه برای مقاصد سیاسی مورد نظر خود نیز استفاده می‌کرد، آغاز این حرکت از آنجا بود که استاد مصباح در نشستی که فارغ‌التحصیلان موسسه‌اش و تنی چند از مسئولین حضور داشتند برای حضور در نماز جمعه‌ها اعلام آمادگی کرد و گفت: «حضور بنده در این جلسه برای این است که بگوییم آن دوستان و عزیزانی که در این موسسه مبارک دوره‌ای را گذرانده‌اند، ما می‌توانیم از وجود آن‌ها استفاده کنیم و امامت جمعه شهری و منطقه‌ای را آقایان اداره کنند.» و پس از آن نیز سید رضا تقوی که عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز که در حال حاضر رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و جماعت نیز هست گفت: «اگر ائمه جمعه تصمیم بگیرند روی یک موضوعی در خطبه‌ها تاکید کنند، حتماً چه در ابعاد سیاست داخلی و چه خارجی تأثیرگذار است. امروز این شبکه در حقیقت نماد روحانیت کشور به یک معنا است.»

تقوی در‌‌ همان جلسه اعلام کرد که: «۱۱ هزار نیرو در ستادهای نماز جمعه داریم که هیچ حزب و هیچ تشکیلاتی یک چنین نیرویی را ندارند.» پس از آنکه آقای مصباح یزدی و همفکرانش تریبونهای نماز جمعه را در دست گرفتند به سراغ مساجد محل و مدارس و دانشگاه‌ها و ادارات رفتند و از طریق بسیج و دفاتری که این نهاد در آنجا داشت اقدام به برگزاری دوره‌های آموزش عقیدتی سیاسی نمودند.اما روزهای دولت اصلاحات به پایان می‌رسید. حال، حضرت آیت الله در فکر به دست گرفتن دولت و افزایش قدرت خود و اطرافیانش بود. محمود احمدی‌نژاد که گفته می‌شد سابقهٔ شاگردی ایشان را دارا می‌باشد بهترین گزینه به نظر می‌رسید و همانند مرادش هیچ علاقه‌ای به ائتلاف با سایر گروه‌ها نداشت و با نادیده گرفتن ائتلاف اصولگرایان وارد کارزار انتخاباتی شد. حال، استاد مصباح برای مریدش سنگ تمام می‌گزارد و از هیچ کوششی دریغ نمی‌کند٬ حتی در مصاحبه‌ای با نشریه پرتو سخن که در تاریخ ۸ تیر ماه به چاپ رسید. یعنی ۵ روز پس از پیروزی احمدی‌نژاد، جناب مصباح می‌گوید «یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل می‌کرد: قبل از برگزاری مرحلهٔ اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفت: نگران نباشید، احمدی‌نژاد رئیس جمهور می‌شود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیاء پیش از نیمه شب به خواب می‌رود. در خواب به او ندا می‌شود که بلند شو برای احمدی‌نژاد دعا کن، وجود مقدس ولی عصر (عج) دارند برای احمدی‌نژاد دعا می‌کنند. می‌گوید من حتی اسم احمدی‌نژاد را نشنیده بودم و اصلا او را نمی‌شناختم!» با آمدن احمدی‌نژاد دست مصباح و شاگردانش در دولت باز می‌شود و علاوه بر آن هر سال بر بودجه موسسه تحت نظر او به شکل فزاینده‌ای افزوده می‌شود. مصباح یزدی پس از اعلام نتایج انتخابات سال ۸۸ تصمیم می‌گیرد قرارگاه عمار را راه اندازی کند. او در آن سال‌ها آنچنان حمایتی از محمود احمدی‌نژاد می‌کند گویی که فکر این را نمی‌کرد که روزی برسد که شخصی غیر همفکر او بر مسند قدرت بنشیند. او در ۲۱ مرداد ۱۳۸۸ و در جمع هنرمندان بسیجی می‌گوید «وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست.» «وقتی رییس جمهوری از جانب رهبری نصب و تایید می‌شود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده می‌شود.» اما با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۱۳۹۲ جناب مصباح فراموش می‌کنند که پای حکم جناب دکتر روحانی و قبل از ایشان نیز جناب آقای خاتمی امضا و تایید‌‌ همان ولی فقیهی است که حکم احمدی‌نژاد را امضا نمودند ولی ظاهرا اطاعت از احمدی‌نژاد اطاعت از خدا بود نه شخص دیگر!

نظرات بینندگان

انتشار یافته: ۵

در انتظار بررسی: ۰

غیر قابل انتشار: ۷

داود

|

۱۵:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۶

0

پاسخ

بدبخت وبیچاره اصلاح طلبان که نام ایت الله مصباح واحمدی نژاد لرزه براندامشان می اندازد وبرای سرپوش گذاشتن برناکامیها وعدم توانایی درحل مشکلات مردم وکشور دائم بدنبال جنجال وشانتاژ بانام این دو بزرگوارهستنند تا مردم را فریب دهند اگر هنر دارید توانایی های خود را بگویید تا مردم بین خوب وبد وتوانمند وناتون قضاوت کنند تا کی می خواهید فرافکنی کنید. مردم از بی عرضه کی یک ساله به ستوه امده اند جرات داشته باش منتشر کن....

ناشناس

۲۳:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۶

شما هی تخریب کنید ولی روزبه روز علامه محبوب تر می شود

۰۵:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۷

احسنت براین استدلال محکم وکوبنده

امید

۰۱:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۸

با سلام

نمیدونم چرا منصف نیستید و مغالطه میکنید. آقای مصباح هیچگاه در مورد آقای احمدینژاد چنین حرفی نزدند . شما متن همان سخنرانی را نگاه کنید این حرف در مورد سران سه قوه ای که مورد تایید رهبری باشن زدند آنت هم به طور کلی و اسم نبردن . در ضمن شاید شما نمیدانید و خدای نکرده شاید هم میدانید که در طی این سالها آقای مصباح انتقادات جدی از احمدینژاد به خصوص در مسائل فرهنگی بیان میکردن.بیاییم کمی منصف باشیم.

۱۰:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۱

استاد عزیز مصباح

"الم یأن للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله"

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید