مصائب شهدا کربلا تا هنگام شهادت امام حسین(ع)
چگونگی شهادت هانی بن عروه
نقل
دیگری وجود دارد که آن پیرمرد ۸۹ساله را به میدان کناسه کوفه کشاندند
و در آن جا کشتند و به دار آویزان کردند.
سیدبن
طاووس نقل می کند:به دستور ابن زیاد،هانی را از خانه اش بیرون آوردند،مکرر می
گفت:ای قبیله ی مذحج،کجاست قبیله ی مذحج که به داد من برسد.
دژخیم
ابن زیاد به او گفت:گردنت را بکش(که برای شمشیر زدن آماده تر باشد).
هانی
گفت:به خدا سوگند چنین سخاوتی ندارم و شما را به کشتن خود یاری نمی کنم،سرانجام
یکی از غلامان ترک ابن زیاد که رشید نام داشت،با شمشیر به گردنش زد،ولی شمشیر
کارگر نشد.
هانی
گفت:"بازگشت به سوی خدا است،خدایا به سوی رحمت و رضوان تو می آیم."
سپس
آن غلام ضربت دیگری بر گردن آن پیر مظلوم زد و او همان دم شهید شد.
ابن
زیاد سر بریده ی حضرت مسلم(ع) و هانی را برای یزید فرستاد،و جریان را در ضمن نامه
ای برای یزید نوشت و برای او فرستاد.
یزید
در پاسخ،از ابن زیاد تشکر کرد و به او دستور اکید داد که برای مقابله با امام
حسین(ع) و یارانش آماده گردد.
و
نیز نقل شده:یزید دستور داد سر بریده ی آن دو بزرگوار را در بالای دروازه ی
دمشق،آویزان کردند.
عبدالله بن زبیر اسدی در
سوگ حضرت مسلم(ع)
و هانی چنین گوید:
"اگر
نمی دانی که مرگ چیست،بنگر به پیکر پاک هانی و حضرت مسلم(ع)در بازار.
به
آن پهلوانی که شمشیر،روی او را درهم شکست،و به آن دیگری که بدن کشته ی او از بالای
بلندی به زمین افتاد.
دستور
امیر آن دو را گرفتار کرد و به دین روزگار دچار شدند که جریان کشتنشان نقل مجالس
شد.
تن
بی سری را می بینی که مرگ رنگش را دگرگون کرده،و خون هایی بینی که به هر راه ریخته
شده است."
اراذل
و اوباش جنازه ی بی سر حضرت مسلم(ع) و هانی را به طنابی بستند و در بازار می
کشاندند،قبیله ی مذحج مطلع شدند،سوار بر اسب های خود شده و نزد آن اراذل آمدند و
با آن ها جنگیدند تا اینکه جنازه آن دو بزرگوار را ازدست آن ها گرفته،و شستند و به
خاک سپردند.
شاعر
عرب در رثاء حضرت مسلم(ع) می گوید:
"تو
را در حالی که بسته بودند از بالای قصر به زمین افکندند،آیا از اعضای تو چیزی سالم
ماند؟
جنازه
ی تو را با طناب در بازارهای خود کشاندند،آیا تو شب قبل،امیر و رهبر آن ها نبودی؟
تو
رفتی و گریه کنندگان برای تو نگریستند،آیا در شهر کوفه کسی نداشتی تا برای تو گریه
و ندبه کند؟
اگر
با شتاب از میان ما رفتی،ولی در سرزمین "زرود "وقتی خبر شهادتت رسید،در
آن جا شب صدای گریه دوستان و بستگان از فراق تو بلند شد."
در
مقاتل آمده:
"ابن
زیاد دستور داد پاهای حضرت مسلم(ع) و هانی(ع) را به طنابی بستند و در بازار
کشاندند،سپس جنازه ی بی سر آن ها را در محل کناسه کوفه به طور معکوس(پاها بالا،و
سر پایین) به دار آویزان نمودند،و سر آن دو بزرگوار را به سوی یزید فرستاد،و یزید
آن ها را در یکی از دروازه های دمشق نصب نمود."
