۲۶ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۰
کد خبر: 273

رضا خاتمی :

ماشین خودمان را شستیم !

برادر رئیس‌جمهور پیشین ایران به صراحت اعلام می‌کند که اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ماشینی را شستند که پلاکش متعلق به خودشان بوده و هرگز ماشین دیگری را نمی‌شورند.

معصومه ستوده در ماهنامه نسیم بیداری نوشت:

چرایی نتیجه انتخابات 24
خردادماه و چالش‌های آتی دولت یازدهم در چند هفته اخیر به مهم‌ترین بحث
محافل شهروندان ایرانی از محافل خانوادگی، تا گعده‌های سیاسی ومذهبی بدل
شده‌است. این پرسش‌ها را با نایب رئیس مجلس ششم در میان گذاشته‌ایم.

این
چهره سیاسی تحلیلی خوش‌بینانه از اینده ایران ترسیم می‌کند. وی تاکید دارد
که مردم در این انتخابات ثابت کردند که اصلاحات زنده‌است. رضا
خاتمی‌ در ادامه خاطرنشان می‌کند برای زنده‌ماندن و بالندگی اصلاحات این
جریان چه خون ‌دل‌ها خورده وچه مرارت‌هایی کشیده‌است.

برادر رئیس‌جمهور
پیشین ایران که در بیمارستان امام خمینی میزبان ما بود به صراحت اعلام
می‌کند که اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ماشینی را شستند که پلاکش
متعلق به خودشان بوده و هرگز ماشین دیگری را نمی‌شورند.

وی در دیداری با رئیس جمهور منتخب خطاب به او گقته است : برای ما مهم نیست که نیروهای
شما در کابینه اصولگرا باشند یا اصلاح طلب. به نظر من مهم این است که شما
نیروهایی را انتخاب کنید که به برنامه‌های شما وفادارباشند. این مساله قابل
قبول نیست که شما افرادی را انتخاب کنید که برنامه شما را قبول ندارند و
فقط برای اینکه همگان بگویند که این کابینه فراجناحی است وسهمیه اصولگرایی و
اصلاح طلبی پر شود، اصلا نباید ما سهمیه بندی را ملاک قرار بدهیم.

عضو ارشد حزب
مشارکت بر این باور است تمام برنامه‌های رئیس‌جمهور منتخب اصلاح طلبانه است
و مدعیان حمایت از آقای روحانی که پس از 24 خردادماه تلاش دارند خود را
وارد کمپین روحانی کنند، باید نسبت خود را با برنامه‌های ایشان مشخص
کنند....وی در این مصاحبه تاکید می‌کند که وی وهم‌فکرانش پیروزی حسن روحانی
را پیش‌بینی کرده بودند و معتقد بودند درصورت حضور هاشمی رفسنجانی وی با
رای 25 میلیونی به پاستور رهسپار می‌شد.

*برای
آغاز بحث می‌خواستم این پرسش را طرح کنم که شما چرا اول ماشین را
می‌شورید، بعد پلاکش را نگاه می‌کنید؟ فکر نمی‌کنید ممکن است، خودروی
دیگران را برق انداخته باشید؟

اصولا من ماشین نمی‌شویم .

* حتی در عالم سیاست؟

بله .

*سخنان
من معطوف به سر مقاله کیهان بود که در آن جناب شریعتمداری مدعی شده بود که
حسن روحانی مصداق همان ماشینی است که اصلاح طلبان به کارواش برده و
شسته‌اند و بعد که پلاک را نگریسته‌اند، متوجه شده‌اند که این ماشین متعلق
به آنها نیست.

خوشبختانه من کیهان نمی‌خوانم و مطالبش را پی گیری نمی‌کنم.

*حالا واقعا حسن روحانی مصداق همان ماشینی است که شما شستید و بعد متوجه شدید که این ماشین متعلق به شما نیست ؟

به هیچ وجه اینطور نیست. ما ماشین خودمان را کارواش بردیم نه ماشین اصولگراها را.

*یعنی شما خود را پیروز انتخابات 24 خرداد می‌دانید .

بله
مهمترین دغدغه ما تغییر بود . فضای نامناسب گذشته در طول هشت سال و بخصوص
چهار سال گذشته ضرورت تغییر را اجتناب ناپذیرمی‌کند. این تغییر می‌بایست در
یک فضای قانونی، مسالمت آمیز و بدور از تشنج به وقوع می‌پیوست. به نظر من
اصلاح طلبان به خواسته خود یعنی ایجاد تغییر به دور از تشنج دست یافتند.
این مساله که آقای روحانی اصلاح‌طلب است یا اصولگرا از اهمیت زیادی
برخوردار نیست. مهمترین مساله، برنامه‌های آقای روحانی است که این برنامه
متضمن تغییر و تحول در همه ابعاد است. همه فعالان سیاسی به جای انتساب خود
به شخص آقای روحانی باید نسبت خود را با برنامه‌های آقای روحانی مشخص
کنند.

*حالا این برنامه‌ها اهداف اصلاح طلبان راپی گیری می‌کند یا اصولگرایان ؟

بررسی
اجمالی برنامه‌های آقای روحانی نشان می‌دهد که ایشان برنامه‌های اصلاح
طلبانه دارد کسی نمی‌تواند منکر این واقعیت شود.به همین دلیل به صراحت
اعلام می‌کنیم که اصلاح طلبان به آن چیزی که می‌خواستند دست یافتند و
امیدواریم که با این انتخاب افق‌های جدیدی بر روی کشور گشوده شود.

*شما تصریح دارید که در انتخابات گذشته گفتمان اصلاح طلبی پیروز شده است؟

قطعا همینطور است.

*اگر
ما به هشت سال گذشته برگردیم اگرخاطرتان باشد شما در فیلم تبلیغاتی دکتر
معین با شور وهیجان خاصی وبا قاطعیت فراوان اعلام کردید که«ما ثابت کردیم
اصلاحات زنده است.» آیا در این انتخابات هم حاضرید با همان هیجان این جمله
را تکرار کتید؟

در حال حاضر این سخن را با صراحت بیشتری
اعلام می‌کنم. چون در طول این هشت سال گذشته اصلاح طلبان تحت فشارهای زیادی
بودند.  این فشارها درطول چهارسال اخیر طاقت فرسا شد. این فشارها آنقدر
زیاد شد که آقای خاتمی‌مجال پیدا نمی‌کرد تا در یک جلسه حضور پیدا کند.این
فشارها کافی بود تا هرنیرو و هر سازمانی را که ریشه در بین مردم نداشت
نابود کند، اما اصلاح‌طلبی نه فقط ازپای در نیامد بلکه بالندگی آن بیشتر
شد. اگر اصلاح‌طلبی زنده نبود امکان نداشت که مردم این چنین به این تفکر
اقبال نشان بدهند. اقبال مردمی‌در اوج فشارها صورت گرفت به همین دلیل من به
صراحت اعلام می‌کنم که اصلاح طلبی به مراتب زنده‌تر ازگذشته است. اصلاحات
نه تنها زنده است بلکه به بالندگی و پویایی دست یافته است که تا کنون این
گونه شاهد آن نبوده‌ایم. مهمترین دلیل این است که این گفتمان به متن زندگی
مردم وارد شده است و دیگر به محافل روشنفکری محدود نیست. این انتخابات نشان
داد که تفکراصلاح طلبی تا چه حد در جامعه نفوذ پیدا کرده است. شما شاهد
بودید که مردم بسیاری از روستاهادر انتخابات گذشته به حسن روحانی به صورت
قاطع رای دادند. این مساله نشان می‌دهد که تفکر اصلاح‌طلبی تا چه حد در
جامعه نفوذ پیدا کرده است و چنین مساله‌ای در تاریخ سیاسی کشور تاکنون کم
نظیر بوده است. چنین اقبالی نسبت به 16 سال گذشته بیشتر شده ودیگر اصلاح
طلبی گفتمانی محدود به نخبگان و روشنفکران نیست.

*بعد
از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری وپیروزی آقای خاتمی ‌بارها این سخن از
سوی اصولگرایان مطرح شد که این رای متعلق به بدنه اصلاح طلبان نیست و آقای
عارف به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان رای حداقلی دارد ؟

من
قصد ورود به این دعوا را ندارم. پرداختن به این مساله که اصلاح طلبان و
اصولگرایان چقدر رای دارند ،ضرورت ندارد . ما به عنوان اصلاح طلب احساس
پیروزی داشته و اگر دیگران هم این احساس را دارند ما جا را برای آنها تنگ
نمی‌کنیم. اتفاقا این مساله بسیار خوب است که همه در این پیروزی خود را
سهیم بدانند. ما به دنبال تعیین نرخ و وزن‌کشی نیستیم و اصلا دنبال ایجاد
این تفکرنیستیم که چون آقای روحانی پیروز شده‌اند، پس باید بقیه کنار
بروند. به نظرم باید واقعیت مساله را مورد بررسی قرار داد.افراد منصف در
درون جبهه اصولگرایان این کار را انجام داده‌اند شما می‌توانید تحلیل این
انتخابات را در سخنان آقای مطهری وسایت‌های اصولگرای منصف مشاهده کنید. رای
آقای روحانی و آقای عارف قبل از ائتلاف نزدیک به هم بود یکی 10 درصد بود و
دیگری12درصد. اصولگرایان معتدل همه قبول دارندکه شکل گیری ائتلاف و بخصوص
حمایت  آقایان خاتمی و هاشمی بود که این پیروزی را رقم زد. اصلا وقتی خود
آقای روحانی صراحتا این مسئله رایادآور می شود و تشکر می کند چرا عده‌ای
نعل وارونه می زنند.

*این جهش رای چه زمانی صورت گرفت؟

این
سونامی‌رای زمانی رخ داد که اصلاح طلبان ائتلاف کردند. زمانی که
آقای‌هاشمی‌وآقای خاتمی‌کاندیدای مورد حمایت خود را به مردم معرفی کردند در
عرض 48 ساعت این سونامی‌رای رخ داد.

*شما چقدر غافلگیر شدید ؟

این
سونامی‌اتفاقا یک حادثه غیر منتظره نبود. بدنه اصلاح طلبی چندین ماه روی
این مساله کارکرده بود، آمدن و نیامدن خاتمی‌،ثبت نام آقای‌هاشمی‌و....نشان
می‌دهد که چقدر اصلاح‌طلبان روی این مساله کار کرده بودند که مردم را مجاب
کنند که در انتخابات ریاست جمهوری به کاندیدای اصلاح طلبان رای بدهند.
اصلاح‌طلبان با همین انگیزه وارد شدند و در نهایت آقایان‌هاشمی‌و
خاتمی‌ازکاندیدای ائتلاف حمایت کردند. آقای روحانی هم در اولین پیام خود از
این درایت و تدبیرقدردانی کردند. مردم به کاندیدای مورد حمایت‌هاشمی ‌و
خاتمی ‌رای دادند و هر کسی که منصف باشد اذعان دارد که این رای، رای به
اصلاح طلبی است شما خودتان شاهد بودید که به جز چند تن از شخصیت‌های
اصولگرا، تشکل‌های اصولگرا از آقای روحانی حمایت نکردند. کما اینکه روزنامه
کیهان ،سایت‌های اصولگرا تا روز پنج شنبه حجم زیادی ازمطالب خود را به
توهین ،تحقیر ،دشنام و زیرسوال بردن شعارها و برنامه‌های آقای روحانی و حتی
ترور شخصیت ایشان اختصاص داده بودند. این سایت‌ها همواره روحانی رامتهم
می‌کردند که چرا شعارهای اصلاح طلبانه سر می‌دهد؟ حالا این سوال بار
دیگرمطرح می‌شود که چگونه امکان دارد که در عرض 48 ساعت از نقش منتقد هتاک
به حامی‌ دو آتشه تبدیل شوند البته این هم از معجزات است.شاید هم معجزه
نباشد! بلکه احتیاج به اندکی پررویی دارد.

*فارغ
از حمایت آقایان‌هاشمی‌ و خاتمی‌ چه عوامل دیگری موجب شده تا به اصطلاح
شما این سونامی‌رخ دهد ؟ قبول دارید که وضعیت بغرنج جامعه نیز در نتیجه
انتخابات دخیل بود؟

قطعا. بدون تردید مردم از وضع موجود
ناراضی بودند. حوادثی که در طول این مدت رخ داد موجب شد تا یک موج نارضایتی
از وضع موجودشکل بگیرد. وضعیت مدیریتی کشور آنقدرنابسامان شده بود که این
پیش بینی انجام شده بود که مردم به دنبال تغییر همه جانبه هستند. به عبارت
دیگر به تغییر افراد راضی نمی‌شوند بلکه می‌خواستند راه‌ها و روش‌ها
ورویکردها به صورت بنیادی تغییر کند. مردم وقتی به کاندیداهای موجود نگاه
می‌کردند، متوجه می‌شدند که هیچ یک از کاندیدا‌ها ازاین قابلیت برخوردار
نیستند زیرااصولگرایان به واسطه هزینه کردن همه اعتبار خود برای آقای
احمدی‌نژاد دیگر ازوجاهت کافی برخوردار نبودند. اصولگرایان با گذاشتن تمام
تخم مرغ‌های خود در سبد آقای احمدی نژاد نمادی از تغییر در وضع موجود محسوب
نمی‌شدند. این افراد در طول این دوران با تمام وجود از احمدی نژاد حمایت
کردند و زمان انتخابات منتقد وضع موجود شدند . مردم به دنبال تغییر بودند و
می‌خواستند چهره‌ای را خارج از دایره اصولگرایان انتخاب کنند. از سویی
مردم خاطره خوبی از دوران اصلاحات داشتند و درآرزوی بازگشت به آن دوران
بودند. اصلاح‌طلبان در این مدت هم در کنار مردم مانده و با رنج و درد آنها
همراهی کرده بودند. اصلاح طلبان در این مدت توانسته بودند نظرمساعد مردم را
به خود جلب کنند.

*آیا این پیش بینی را داشتید که مردم به توصیه بزرگان این جناح عمل کنند.

ما
اطمینان داشتیم که مردم به دنبال این هستند که به کاندیدای اصلاح طلب
درانتخابات رای بدهند . همان زمان ما پیش بینی می‌کردیم  که قطعا کاندیدای
اصلاح‌طلب پیروز خواهد شد. شما شاهد بودید که بدنبال احتمال کاندیداتوری
آقای خاتمی‌ چه موجی در جامعه ایجاد شد درنهایت این موج به
آقای‌هاشمی‌منتقل شد. این موج آنقدر عظیم بود که نیروهای برخی ارگان‌های
خاص به وحشت افتادند و در نهایت توانستند با اعمال فشار، رد صلاحیت
آقای‌هاشمی‌را بگیرند. چون مطمئن بودند که در صورت حضورآقای‌هاشمی‌ایشان
بابیش از 25 میلیون رای برنده انتخابات خواهد شد.

*در کنار همه این امیدها آیا دل نگرانی هم داشتید ؟

ما
تردید داشتیم که سناریو به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد که رد صلاحیت
آقای‌هاشمی‌ جزئی از آن محسوب می‌شد. ما مطمئن شدیم که در صورت حضور واحد و
یکپارچه و ائتلافی و حضور تمام نیروهای متحد حول یک فرد با برنامه‌های
اصلاح طلبانه  پیروزخواهیم شد. البته این نتیجه‌گیری بعد از رد صلاحیت
آقای‌هاشمی‌صورت گرفت. قبل از ردصلاحیت ما اطمینان داشتیم که
آقای‌هاشمی‌رای می‌آورد و اصلا پیش‌بینی نمی‌کردیم که ایشان رد صلاحیت شود و
نیازی باشد که کارعمده ای صورت گیرد. اگر همه حامیان آقای‌هاشمی در خانه
هم می خوابیدند ایشان با آرای بی نظیر رئیس جمهور بود.

*شما چه سناریوهای دیگری را در دستور کار جریان اصولگرا پیش بینی کرده بودید.

ما
پیش بینی کرده بودیم که تنها به افرادی مجوز ورود می‌دهند که پیروزی
کاندیدای آنها قطعی باشد که تقریبا هم همین شد. اما آنها هرگزتصور
نمی‌کردند که آقای خاتمی، آقای‌هاشمی ‌و اصلاح طلبان بعد ازایجاد این همه
گرفتاری این همه نفوذ داشته باشندو قهر نکند. واقعا آنها فکر می‌کردند که
این افراد فاقد قدرت جریان‌سازی در درون جامعه هستند. آنها آقای‌هاشمی‌ را
رد صلاحیت کردند و بدنبال این رد صلاحیت موج عظیمی‌شکل گرفت. البته وقتی به
اشتباه خود پی بردند که دیر شده بود. این افراد بدنبال ایجاد این موج عظیم
،سناریو جانشینی نداشتند تا مانع پیروزی اصلاح‌طلبان شوند. شما حتی شاهد
بودید که شایعاتی مبنی بر رد صلاحیت آقای روحانی بار دیگر مطرح شد. موج
عظیمی‌که بدنبال رد صلاحیت آقای‌هاشمی ‌شکل گرفته بود منجر به پیروزی
کاندیدای ائتلاف شد .

*شما بر این باورید که پیام انتخابات 24خرداد ایجاد تغییر بود .

قطعا.

*شما در سخنان خود آقای روحانی را نماد تغییر معرفی کردید در حالیکه به جز آقای جلیلی سایر کاندیداها نیز منتقد وضعیت موجودبودند.

درست
است که این آقایان خود را منتقد وضعیت موجود نشان می‌دادند. اما این سوال
پیش می‌آید که شما این هشت سال کجا بودید. این افراد در طول هشت سال گذشته
با تمام وجود از وضعیت مدیریتی دفاع کرده و حتی شخصیت‌های مطرح و مورد
علاقه جامعه را مورد بی احترامی ‌قرار داده و هتک حرمت می‌کردند.این افراد
در این سال‌ها در هتک حرمت کسانی که محبوب مردم بودند از همدیگر سبقت
می‌گرفتند. این مساله قابل قبول نیست که با حمله به نماد‌های نقد وضع موجود
انتظارداشته باشید که مردم قبول کنند که شما منتقد شرایط موجود هستید؟
مردم درکاندیداهای دیگر به جز آقای روحانی و دکترعارف صداقت ندیدند. مردم
همان زمان دریافتند که کاندیداهای دیگر به جز این دو درانتقاد از وضعیت
موجود صادق نیستند.

*البته این رویکرد شاید به این دلیل باشد که احمدی نژاد با همین ترفند توانست در سال 84 رای بیاورد...

این شیوه اگر هم در سال ٨٤ جواب داد برای
زمان حاضر که شرایط کاملا متفاوت شده است و جبهه‌های سیاسی آرایش دیگری
یافته‌اند جواب نمی‌دهد . اگر کسی فکر کند چون در سال ٨٤ می شد با حمله
به‌هاشمی رأی جمع کرد پس الان هم چنین است در فهم سیاسی أو باید شک کرد،
مردم هم به خوبی این نقص را در بعضی کاندیداها دیدند.

*نقش مناظره‌ها را در پیروزی آقای روحانی چطور ارزیابی می‌کنید؟

مناظره‌های
اول و دوم به یک سری کلی گویی اختصاص پیدا کرد. کاندیداها در این
برنامه‌ها با کلی گویی سخن گفتند و در واقع این دو مناظره‌ها تمایزها را
برجسته نکرد. اما واقعیت این است که مناظره سوم که موضوعات سیاسی بود
گفتمان‌ها را از هم متمایز کرد وموجب شد که اقبال مردم نسبت به آقای روحانی
بیشتر شود. در حقیقت این پیام را باید گرفت که هرچند مشکل أصلی مردم معیشت
است اما راه حل آن را در برنامه‌های سیاسی پی جویی می کنند. ما توسط نظر
سنجی‌هایی که داشتیم به سرعت متوجه این مساله شدیم.

*این نظر سنجی توسط نهادهای معتبرانجام شد؟

بله یک نهاد علمی‌و معتبرتوسط بخشی ازاصلاح طلبان به کار گرفته شد.

*ما
شاهد بودیم که به محض پیروزی آقای روحانی دو گروه خودنمایی کردند یک گروه
خواستار مطالبات حداکثری شدند که در بسیاری از موارد از اختیار رئیس
جمهورخارج بود و عده ای دیگر حتی مطالبات حداقلی را نیز تندروی دانستند.

این
حا باید من یک تاکیدی داشته باشم. من بر این باورم که ما به جای طرح
مطالبات باید به برنامه‌های آقای روحانی توجه کنیم. باید این سوال مطرح شود
که برنامه‌های آقای روحانی درعرصه فرهنگ و هنر ، اقتصاد، سیاست داخلی ،
دیپلماسی خارجی و .... چیست. برنامه آقای روحانی باید مورد حمایت قرار
بگیرد. اگر اصولگرایان ادعا دارند که آقای روحانی در جبهه آنها قرار
می‌گیرد باید اعلام کنند که برنامه‌های ایشان تا چه حد مورد حمایتشان است
در غیر این صورت باید انتقادات خود نسبت به این برنامه‌ها رارسانه‌ای کنند.
اگر هم قبول ندارند صادقانه اعلام کنند و مثل یک شکست خورده محترم این
دوستان توان خود را به کار بگیرند تا این برنامه‌ها پیاده نشود. این حق
آنها است که این کار را بکنند و ما هم این حق را به رسمیت می‌شناسید و با
تمام توان از حضوراین چنینی  اپوزیسیون قانونی دولت حمایت می‌کنیم. این به
مراتب بهتراز این است که با ریا و نفاق شما ادعا کنید که آقای روحانی از
شما است در حالیکه هیچ نسبتی با برنامه‌های ایشان ندارید واقعا رفتار بعضی
ازاین ها خنده دار است. باز تاکید می‌کنم اصولگرایان باید نسبت خود را با
برنامه‌های آقای روحانی مشخص کنند.

*نقش شما و دوستانتان در اجرای این برنامه‌ها چقدر است.

ما
تلاش می‌کنیم تا این برنامه‌ها اجرایی شود. ما نه مطالبه حداکثری داریم و
نه حداقلی . آقای روحانی برنامه‌ای دارند که مورد قبول ما و خود ایشان است.
حداقل انتظار ما این است که این برنامه‌ها اجرا شود. اگر این برنامه‌ها
اجرایی شود ما گام بزرگی را در برون رفت از این بحران برداشته‌ایم. اما
مهمترین مساله، روشی است که به کار گرفته می‌شود اینکه این برنامه‌ها چگونه
اجرایی شود و از چه نیروهایی استفاده شود و حتی سرعت آن چقدر باشد ؟ به
نظر من این مساله را باید در اختیار ایشان گذاشت چون برخی اولویت را به
سیاست می‌دهند و برخی اولویت را به اقتصاد. به نظر من باید این مساله را به
آقای روحانی و تیم ایشان واگذار کرد تا برنامه‌های خود را اجرایی کند. این
تیم باید با مدیریت کارآمد نشان بدهد که در این مسیر در حال حرکت است.
دراین صورت همه از وضعیت موجود رضایت پیدا می‌کنند. البته این کار نیازمند
صبر و تحمل است و افراد نباید انتظار داشته باشند که در زمانی کوتاه
مطالبات آنها محقق شود.

*شما فکر می‌کنید که جایگاه اصلاح طلبان دردولت آینده کجاست ؟

باید
منتظر شد تا کابینه معرفی شود، البته چهره‌هایی در بین اصولگرایان و اصلاح
طلبان مطرح هستند اما آنطور که من متوجه شدم هنوز مصادیق مشخص نشده است.
بهترین روش این است که شما اجازه بدهید که ایشان تیمی‌ را بچینند که با
ایشان هماهنگ باشند و برای همین باید به ایشان فرصت داد.

*با آقای روحانی دیداری هم داشتید.

بله
. اتفاقا در دیداری من خطاب به ایشان گفتم که برای ما مهم نیست که نیروهای
شما در کابینه اصولگرا باشند یا اصلاح طلب. به نظر من مهم این است که شما
نیروهایی را انتخاب کنید که به برنامه‌های شما وفادارباشند. این مساله قابل
قبول نیست که شما افرادی را انتخاب کنید که برنامه شما را قبول ندارند و
فقط برای اینکه همگان بگویند که این کابینه فراجناحی است وسهمیه اصولگرایی و
اصلاح طلبی پر شود، اصلا نباید ما سهمیه بندی را ملاک قرار بدهیم.

*یعنی اصلاح طلبان سهمی‌نمی‌خواهند ؟

ما به عنوان اصلاح طلب حتی هیچ توصیه یا پیشنهادی نداشتیم چه برسد به اعمال فشاراز سوی ما برای چیدن کابینه .

*ان وقت نسبت شما با این کابینه چطور خواهدبود.

ما همچنان بر مطالبات خود پافشاری می‌کنیم.

*مطالبات شما چیست ؟

مهمترین
مطالبه ما برنامه‌های آقای روحانی است. آقای روحانی یک سری برنامه دارد که
به عنوان مطالبه ملی مطرح می‌شود. مطالبات ما برنامه آقای روحانی است و ما
پی گیر این برنامه‌ها خواهیم بود. الان یک همخوانی و همبستگی در بین
اقشاراجتماعی ایجاد شده است به نظر من در این شرایط باید مطالبات حداکثری
را کنارگذاشت. اگر آقای روحانی در این شرایط همت خود را بر این مساله
متمرکز کند که سامانی بر وضعیت اقتصادی کشور بدهد کار عظیمی ‌انجام داده
است. زیرا فقر بیکاری و فساد کمرمردم را شکسته است. ایشان برای سامان
مدیریت نیازمندو پیش نیاز است. یکی اصلاح روابط خارجی و بخصوص به سامان
رساندن مساله هسته‌ای و دوم اینکه ایشان باید اعتماد بین نیروهای سیاسی در
کشور را افزایش داده و به نوعی فضای باز سیاسی را محقق کند و این کار با از
بین بردن فضای امنیتی محقق می‌شود . تنها در سایه نشاط سیاسی و بهبود
شرایط داخلی است که شما می‌توانید مطالبات را محقق کنید. اینها مطالبات
اولیه ما است و اگر آقای روحانی بتواند این مطالبات را محقق کند، خدمت
بزرگی به ملت ایران کرده است.

*شما بر حل مساله هسته‌ای تاکید دارید اما واقعیت این است سیاست‌های کلی تفاوتی پیدا نمی‌کند.

یک
برداشت اشتباه که صورت می‌گیرد این است که رهبری فارغ از نظرات کارشناسی
هر کاری که خودشان تمایل دارند، انجام می‌دهند. درحالیکه من بر این باورم
که ایشان تابع کار کارشناسی هستند. ایشان مشورت‌ها و منافع ملی را مورد
توجه قرار می‌دهند. حتی قبل ازانتخابات زمزمه‌هایی شنیده می‌شد که قراراست
تحولی در عرصه سیاست خارجی انجام شود. البته فضای انتخابات آن را پررنگ‌تر
کرد اما عملیاتی نشد. وقتی منتخبی برنامه را ارائه می‌دهد و مردم به آن رای
می‌دهند ورهبری ایشان را تنفیذ می‌کند در واقع تنفیذ برنامه آن شخص هم
هست. با هر انتخاباتی فضای جدیدی ایجاد می‌شود. آقای روحانی با نظر خواهی
از کارشناسان این نکات را به رهبری منتقل می‌کنند و در نهایت در موردپرونده
هسته‌ای تصمیم گیری می‌شود. چون امورکشور بر اساس عقل و تدبیر انجام
می‌شود. برای همین این امیدواری وجود دارد که دردولت آقای روحانی گشایشی در
پرونده هسته‌ای کشور ایجاد شود تا هم ایران انرژی هسته‌ای داشته باشد و هم
از گرفتاری‌های موجود نجات پیدا کند.

*سوال
من معطوف به این مساله بود که سیاست‌های هسته‌ای دولت آقای خاتمی‌که دبیر
شورای امنیت ملی آن آقای روحانی بود مورد انتقاد قرار گرفت در حالیکه این
برنامه‌ها به تایید رهبری رسیده بود ؟

حالا هم ممکن است
سیاست دولت احمدی نژاد درچند سال آینده زیر سوال برود. در دولت آقای خاتمی
‌با صلاحدید رهبری تعلیق اجرایی شد ودر زمان دولت بعدی ادامه فعالیت‌ها را
داشتیم . به نظر من سیاست هسته‌ای کشور سیاست دگم،  بسته و غیر قابل تغییری
نیست بلکه با توجه به شرایط کشور و منافع ملی قابلیت تغییر دارد. به نظرمن
پرونده هسته‌ای به زودی شاهد تغییرات خواهد بود.

*آقای
خاتمی‌شما هشت سال از قدرت دور بودید در این مدت آیاشما  وهم‌فکرانتان
برنامه ریزی را برای حضور مجدد در قدرت داشتید؟ آیا برای چالش‌های امروز
کشور نسخه‌ای آماده کرده‌اید؟

اگر برنامه‌ریزی نکرده بودیم
که این نتیجه برای انتخابات محقق نمی‌شد. اصلاح طلبان دردورانی که از قدرت
دور بودند توانستند ارتباط خود را با جامعه بهبود ببخشند.اصلاح طلبان
توانستند روابط خود را با جامعه تقویت کنند. شما شاهد بودید تمام کسانی که
در این انتخابات حضور پیدا کرده بودند به نوعی گفتمان اصلاح طلبی را مطرح
می‌کردند. چون می‌دانستند که ذائقه مردم این گفتمان را می‌پسندد. این افراد
با وجود اینکه به این گفتمان ایمان نداشتند اما خود را تحت تاثیر این
گفتمان نشان می‌دادند. تا برای خود رای جذب کنند. این گفتمان نشان می‌دهد
که اصلاح طلبان در این مدت در خانه ننشسته بودند و بدنبال کار و کاسبی
خودنرفته بودند. بلکه سرمایه‌های خود راانباشت کردند و در این شرایط
توانستند ازآن بهره بگیرند.

* شما تصریح کردید که سهمی‌از کابینه نمی‌خواهید در این شرایط شما چه رویکردی را درپیش خواهید گرفت ؟

قطعا
در دولت آینده فضا برای کار اجتماعی و سیاسی بازتر خواهد بود.به نظر من
اصلاح طلبان در این شرایط اولویت را بر کارهای مدنی و اجتماعی استوار
می‌کنند تا نقیصه سازمان‌یابی در ایران یعنی تحزب وتشکل سازی را رفع کنند.

*اصلاح
طلبان تجربه هشت سال حضور در قدرت را داشته اند؟ هشت سال هم از قدرت دور
بودید، ایا در این مدت به آسیب‌شناسی رفتاری خود پرداخته‌اید؟

شما
به این نکته توجه کنید که هیچ حزب وگروهی نمی‌تواند ادعا کند که در طول
فعالیت سیاسی خود اشتباه نکرده است. اصولا من براین باورم که باید دولت
حزبی که اوج دموکراسی است در ایران تشکیل شود. شما دراین ساختار می‌توانید
برنامه ارائه کنید وباید پاسخگوی عملکردتان باشید. دولت‌های ائتلافی و
دولت‌های مخلوط به راحتی می‌توانند از بزنگاه‌های ارائه پاسخ فرارکنند. من
اصولا معتقد هستم که باید دولت حزبی تشکیل شود اما این ظرفیت در ایران وجود
ندارد برای همین من بر این باورم که باید به دولت‌های ائتلافی و فراجناحی
رضایت داد همچنانکه آقای روحانی می‌خواهدکابینه ای با حضور تمام جناح‌های
سیاسی تشکیل دهد.

*اما نقصان‌های این مدل به مراتب بیشتر ازمزیت‌های آن است؟

من
هم اعتقاد دارم که این مدل شاید نتواند به دولتی کارآمد که نیاز امروز
جامعه ما است ،پاسخ دهد. وقتی دولت ائتلافی می‌شود.از میزان کارآمدی کاسته
می‌شود و کارها گیرپیدا می‌کند برای همین معتقدم که این دولت در برابر
آزمونی بزرگ قرار گرفته است. البته ضرورت‌های جامعه ما به دلیل سو
برداشت‌هایی که توسط جریان‌های سیاسی اقتدارگرا و انحصار طلب انجام شده
است، این ضرورت را اجتناب ناپذیر کرده است که باید دولتی ائتلافی تشکیل
شود. البته شاید یک دوره گذار لازم باشد تا کشور از بحران خارج شود. در
دولت آقای خاتمی ‌اصولگرایان به معنای وابستگی جناحی وجود نداشت و در عوض
آنها در بسیاری از نهادهای دیگر مانند صدا و سیما یا جاهای دیگر دقیقا
مانند یک اپوزیسیون مخفی برای زمین‌گیر کردن دولت نقشه می ریختند.اما در
این دولت هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان وجود خواهند داشت وانشالله شاهد
شکل گیری آن نوع اپوزیسیون نخواهیم بود. یکی از تجربیات جدید ما این است که
دولتی فراگیر تشکیل شود. نباید روی حداکثرها تاکید کرد اگر ما به عنوان
جریان سیاسی روی حداکثرها تاکید کنیم، می‌تواند منجر به تقابل با نهادهایی
شود که با افراد حداکثری ما مشکل دارند. من کاری به درست بودن یا نادرست
بودن این مساله ندارم. ما باید یاد بگیریم که به حداقل‌های خود قناعت کنیم و
این مهم در سیاستگزاری در آینده باید مورد توجه قرار بگیرد.

*
در دولت اول آقای خاتمی هم ‌افرادی وجود داشتند که در انتخابات بعد ریاست
جمهوری با ایشان رقابت کردند. حضوردری نجف‌آبادی، طهماسب مظاهری نیز نشان
از حضور جریان‌های غیر همفکر خاتمی در کابینه داشت. منظورم این است که
کابینه آقای خاتمی‌هم یکدست اصلاح طلب نبود.

بله به هر حال
همواره هر رئیس دولتی باید ملاحظاتی داشته باشد و برای اعتمادسازی امتیاز
بدهد تا امتیاز بگیرد اما چنانچه گفتم، هیچ یک از اعضای دولت آقای خاتمی به
صفت عضویت سازمان حزبی انتخاب نشده بودند وانتخاب‌ها به ملاحظات دیگر
وابسته بود. به علاوه تا وقتی مسئولان ارشد کشور تحزب و عضو بودن در حزب را
عیب می‌دانند ما با این مشکلات روبروهستیم چه قبل چه حال و چه بعد از
این.

*فکر می‌کنید کابینه آقای روحانی بتواند آشتی ملی را محقق کند.

من
اصولا دولت را در ایجاد آشتی ملی موثرنمی‌دانم من فضای ایجاد شده را در
آشتی ملی موثر می‌دانم. در این فضای ایجاد شده همه عنوان می‌کنند که از
تندروی و تنش خسته شدند. این فضا در حال حاضر مناسب است وگرنه صرف اینکه یک
نفر از جریان اصولگرا یا اصلاح طلب وارد کابینه شود، نمی‌تواند آشتی ملی
را محقق کند. اما می‌تواند شروع راه باشد و مابقی راه را باید جریان‌های
سیاسی برنامه ریزی کنند تا در عین رقابت، احترام یکدیگر را حفظ کنند و به
حذف نیاندیشند . به نظر من انتخابات 24 خرداد این فضا را فراهم کرده است و
دولت آقای روحانی می‌تواند تبلور این فضا باشد و مسیر باقیمانده با برنامه
ریزی احزاب و جریان‌های سیاسی پیموده خواهد شد.

*بزرگترین چالش دولت آقای روحانی چیست؟

اگر
تمام جریان‌های سیاسی و دستگاه‌ها با دولت روحانی همکاری کند بعد از هشت
سال امکان دارد که کشور به سال 84 برگردانده شود. کشوراز نظر اقتصادی و
توسعه، از نظربحران‌های اجتماعی و سیاسی و از نظر روابط خارجی کشور در
وضعیت بحرانی قرار گرفته است در واقع آقای روحانی یک ویرانه را تحویل گرفته
که باید بسازد. اگر عده ای بخواهند کار شکنی کرده و سهم خواهی کنند یا
اینکه در خارج از کشور تحریم‌ها را تشدیدکنند، این‌ها چالش‌های مضاعف برای
دولت روحانی است. به نظر من همه باید دست به دست هم بدهند تا این ویرانه
ساخته شود به نظر من بزرگترین چالش برای آقای روحانی ویرانه‌ای است که
تحویل گرفته است.

* به نظر شما کفن پوشان که
سال‌ها کفن‌های خود را در گنجه گذاشته بودند بار دیگر با کفن‌های خود به
خیابان‌ها خواهند آمد ؟ در همین چند روز گذشته الله کرم در سخنان خود اشاره
کرده است که اگر روحانی بخواهد سیاست‌های خاتمی‌و‌هاشمی‌را دنبال کند
دوباره شاهد تظاهرات خواهیم بود؟

نیروهای خودسر و چماق
بدستان کسانی هستند که از جای دیگر فرمان گرفته ومهارشان دست دیگران است .
اگر اینها واردمیدان شدند شما باور داشته باشید که درسطوح دیگری تصمیم
گرفته شده تا در برنامه‌های آقای روحانی سنگ اندازی شود.و این به نوعی
تقابل با رهبری هم هست که از این دولت حمایت می‌کنند. امیدواریم که این
اتفاق نیفتد ایجاد تغییر و برون رفت از وضعیت موجود فصل مشترک کلام تمام
افراد و جریان‌های سیاسی است. البته ما تغییر زیادی را انتظار نداریم اما
به تغییر حداقلی جامعه که وضعیت معیشت مردم بهتر شود، راضی هستیم در این
شرایط اصولگرایان احساس خواهند کردکه حرمتشان حفظ شده است و از طرفی
نهادهای حکومتی این احساس را نمی‌کنند که بنیادهایشان ضعیف شده است.
نیروهای مسلح احساس خواهند کرد که در صورت انجام وظیفه عزیز هستند،اگر همه
این احساس را بکنند وضعیت روبراه خواهد شد و نیازی نیست که عده‌ای کفن پوش
با اعمال زور بخواهند به اهداف خود دست یابند ما در این فضا باید تلاش کنیم
که همدلی بیشتر شود تا هیچ کس در این انتخابات احساس زیان نکند.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید