محمد مهدی اسدزاده
اشتغال جوانان، راهکاری برای مجلسیان
محمد مهدی اسدزاده یادداشتی را برای سلام نو ارسال کرده که در ادامه میخوانید:
چند هفته پیش با پدرم به جایی رفته بودم. یکی از معلمان بازنشسته را دیدیم. پدرم پس از احوال پرسی جویای حال و احوالش شد. آن معلم بازنشسته برای پدرم نقل کرد که بله آموزش و پرورش ما را خواسته است و من هم باز به تدریس در مدارس مشغولم. شما هم اگر بخواهید براحتی هر چه تمامتر میتوانید تدریس بگیرید. پدرم از وضعیت پسر جوان و تحصیلکرده آن معلم سئوال کرد. و او چنین پاسخ داد که پسرم بیکار است و شروع کرد نالیدن از اینکه چرا پسرم بیکار است!
بنده خدا شاید نمیدانست که شغل پسرش و هزاران نفر چونان فرزند خود را غصب کرده است. اگر او و سایر بازنشستگان در خانه بنشینند آنقدر فضای کاری در مملکت خالی میگردد که دولتها مجبور شوند از نیروهای جوان متخصص چونان فرزند او استفاده کنند.
در هفته گذشته، رسانههای کازرونی، خبری تحت عنوان «راه اندازی کلینیک دندان پزشکی فرهنگیان» را منتشر کردند. در متن این خبر سخنی را از زبان مدیریت آموزش و پرورش کازورن میخوانیم که انگاری با تمام افتخار آن را بیان میکند: «با کمبود نیروی انسانی در مقطع ابتدایی مواجه بودیم، که با بکارگیری مجدد تعدادی از نیروهای بازنشسته توانستیم این کمبود را جبران کنیم.»
سئوال اینجاست که آیا این مقام مسئول از معضل اشتغال و بیکاری جونان در جامعه خبر ندارد؟ پس چگونه به این امر که بازنشستگان این اداره را به کار مجدد دعوت کرده است افتخار میکند و آن را به این صورت بیان میدارد؟ (البته صرفاً مقطع ابتدایی هم نبوده است.) آیا نسل جوانی که وجود دارد از نظر علمی کمتر از نسل بازنشسته است؟
جناب آقای مسئول میتوانستند همچون سالیان گذشته این امر را با گرفتن نیروهای حق التدریس حل کنند. نیروهای جوانی که امروز همهشان دکترا، کارشناسی ارشد و کارشناسی دارند، در هر رشتهای که بخواهند در این شهر به وفور یافت میشود. اما خب وقتی مسئولی این قدر نمیخواهد به فکر جوانان دیارش باشد از دیگران چه انتظاری میرود؟ و یا اینکه نیروهای جوانی را که پرورش یافته همین آموزش و پرورشند را در حدی نمییابند که بتوانند نسلهای بعدی را تربیت کنند؟
متاسفانه جامعه ما با این معضل شدید بیکاری روبروست. آیا همین مقدار حقوقی که میخواهند بدهند را نمیتوانستند به یک جوان بدهند؟ و یا اینکه جوانان کلاً نبایستی از این موهبت برخوردار گردند؟ یا اینکه در بین جوانان کسی که بتواند نسل آینده را تربیت کند یافت نمیگردد یعنی قحط الرجال است بین نسل جوان. که اگر این گونه باشه باید یقه همان معلمان را گرفت چرا که آنان خود عامل تربیت این نسل بودند و از سوی دیگر باید فاتحه اینجامعه را خواند. و باز میگردیم به گفتمان معلمی که پرچمی بود از پرچمهای انقلاب-مرحوم دکتر علی شریعتی- که: پدر مادر ما متهمیم!
در همین چند روز اخیر برای چندصدمین بار در طول چند سال گذشته به اداره کل آموزش و پرورش استان مراجعه کردم و در قسمت استخدامی این اداره کل در مورد نحوه ورود به این ارگان جویا شدم. یکی از کارمندان این بخش در جواب بنده میگوید که تنها راه ورود به این ارگان دانشگاه فرهنگیان است و ادامه میدهد که ما ۶ سال است که نیروی حق التدریس نمیگیریم.
حال چند سئوال پیش میآید. اول اینکه آیا این معلمان بازنشسته به چه شکلی هم اکنون در حال تدریس میباشند؟ آیا حق التدریس نیستند؟ (یعنی اینکه به ازای تدریسشان حقوق میگیریند) مسئله بعدی که بخش استخدامی این اداره کل بیان میدارد این است که در سال گذشته ما تمام نیروهای حق التدریس را استخدام رسمی کردهایم. پس چگونه میشود که امروز نیز دولت اعلام میدارد که نیروهای حق التدریس را استخدام رسمی میکنیم؟ پس معلوم میگردد که کسانی به صورت حق التدریس در این اداره مشغول شدهاند که البته معلوم نیست این افراد چگونه وارد شدهاند؟
اما مسئله اشتغال تنها به آموزش و پرورش برنمی گردد. بلکه در سایر ارگانها و ادارات هم متداول است. بگذارید به درد بالاتری که متاسفانه نمایندگان مجلس به آن دچار شدهاند که یا از روی علم یا جهل نسبت به اطرافشان میباشد. و آن اینکه در طول یک هفته اخیر مسئلهای در مجلس مورد بحث قرار گرفت که متاسفانه رای نیاورد. روزنامه اطلاعات در روز سه شنبه ۱۲ آذر ماه گزارش این طرح را چنین مینویسد: «طرح دو فوریتی ممنوعیت بهکارگیری بازنشستگان در مشاغل اجرایی و ستادی، در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی مورد بحث قرار گرفت و در پی رد درخواست حذف دو فوریت آن، کلیات این طرح به تصویب نرسید. مخالفان، تصویب این طرح را موجب ایجاد اختلال در روند کارهای دولتی دانستند و محمدباقر نوبخت معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری، اظهار داشت: نمایندگان فکر میکنند که دولت با استخدام نیروهای بازنشسته، میخواهد خود را از نعمت جوانان محروم کند که به هیچ وجه چنین نیست. وی افزود: مجموع نیروهای بازنشسته شاغل در دولت ۲۵ هزار نفرند، اما قرار نیست همه آنها بمانند، بلکه در آینده نیروهای جوان جایگزین آنان خواهند شد.» سخنان دکتر لاریجانی-ریاست مجلس شورای اسلامی هم پس از رای گیری در خور توجه است که روزنامه اطلاعات روز سه شنبه ۱۲ آذر آن را چنین آورده است: «دولت، باید به دغدغههای نمایندگان توجه کند، زیرا دغدغه درستی است، ولی احساس نمایندگان آن است که افرادی که از جریانهای مختلف در کشور حضور دارند، توان کافی برای کارکردن دارند، ولی به کار گرفته نمیشوند، زیرا سن وزیر بالاست و از رفقای مسن استفاده میکند. وی افزود: به این دغدغه احترام بگذارید و این اشکال را رفع کنید، زیرا نمایندگان به خاطر شرایط کشور به این طرح رأی ندادند، ولی دغدغهشان شریف است.»
متاسفانه در طول یک هفته اخیر بنده شخصاً چندین بار با تلفن همراه جناب دکتر محمدصادقی-نماینده مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی- تماس گرفتم تا مسئله را پیگیری نمایم، اما موفق نشدم.
در پایان ذکر چند نکته را لازم میدانم که امیدوارم مسئولین به آن پاسخ دهند: چرا به جای اینکه جوانان حتی به صورت پاره وقت و حق الزحمهای به کار گرفته شوند از نیروهای بازنشسته استفاده میگردد؟ آیا نسل به اشتغال رسیده توانایی بر عهده گرفتن این مسئولیتها را ندارد؟ این در حالی است که سازمان بسیج مستضعفین به پرورش نیروهای جوانی -دارای گرایشهای مختلف فکری و سیاسی- برای پستهای مدیریتی اقدام کرده است. چرا جوانان باید بیکار باشند و بازنشستگان همچنان سر کار؟ چرا تکلیف چند شغلهها مشخص نمیشود؟