سلام نو – سرویس سیاسی: "در حال بررسی موضوع کاندیداتوریام هستم، اگر به قطعیت رسیدم، فردا یا پس فردا به وزارت کشور مراجعه میکنم." این آخرین موضع علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی درباره حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است. چهرهای که گفته در صورت حضور در انتخابات، مستقل از جریانهای سیاسی نامزد خواهد شد.
بعد از خط خوردن نام سید حسن خمینی و محمد جواد ظریف از لیست نامزدهای انتخابات، صالحی میتواند نامزدی متفاوت برای این دور از رقابتها باشد و معادلات اصلاحطلبان و اصولگرایان را دستخوش تغییراتی جدی کند.
از عراق تا لبنان و آمریکا
علی اکبر صالحی زاده ۴ فروردین ۱۳۲۸ در کربلا و از نوادگان محمدصالح برغانی قزوینی،از روحانیان سرشناس امامیه، است. پدر وی نیز احمد صالحی خواهرزاده عمادالکتاب، خوشنویس شناخته شده ایرانی است.
در سن ۹ سالگی از زادگاهش کربلا به ایران آمد و زندگی و تحصیلات خود را در داخل کشور ادامه داد. پس از دریافت دیپلم متوسطه، در سال ۱۹۶۸ میلادی (۱۳۴۷) به دانشگاه آمریکایی بیروت رفت و در سال ۱۳۵۰ مدرک کارشناسی فیزیک دریافت کرد. وی یک سال بعد کارشناسی ارشد فیزیک خود را در سال ۱۳۵۱ خورشیدی از همان دانشگاه دریافت کرد. نهایتاً در ۱۳۵۶ از امآیتی آمریکا به اخذ درجه دکترا در رشته مهندسی هستهای نائل آمد. گرایشهای تحقیقاتی او محاسبات توزیع نوترون در سلولهای سوخت رآکتور، دینامیک رآکتور، مدیریت سوخت رآکتور، پردازش رایانهای دادهها و انرژی هستند.
نکته جالب توجه این است که برادر صالحی، یعنی جواد صالحی نیز عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف و از چهرههای شناخته شده علمی ایران است.
مدیریت در شریف
علی اکبر صالحی فعالیتهای مدیریت خود را از دانشگاه شریف آغاز کرد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۸ قائم مقام معاون آموزشی دانشگاه صنعتی شریف شد. در اواسط دهه شصت همراه هیئتی به ایالات متحده آمریکا رفت تا از میان ایرانیهای مقیم آمریکا برای دانشگاههای کشور، هیئت علمی جذب کند. مدتی معاون آموزشی ایرج فاضل، وزیر وقت علوم، شد امّا پس از مدتی استعفا کرد و به بخش مهندسی هستهای دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف بازگشت.
صالحی در سال ۱۳۶۷ به عنوان اولین رئیس دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین انتخاب شد. اما به دلیل بیماری از این سمت کناره گرفت و در نهایت مجدداً به ریاست دانشگاه صنعتی شریف منصوب شد. وی بین سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ و ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ ریاست دانشگاه صنعتی شریف را بر عهده داشت.
از همکاری با دولت خاتمی تا وزارت در دولت احمدینژاد
صالحی در سال ۱۳۷۷ توسط رئیسجمهور سید محمد خاتمی به عنوان نماینده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی منصوب شد و به مدت پنج سال تا آذر ۱۳۸۲ در این سمت فعالیت کرد. صالحی، در دوران نمایندگی در آژانس انرژی اتمی، به دلیل داشتن دیدگاههای میانهرو، مورد توجه غربیها بوده است. او در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۳، از سوی ایران پروتکل الحاقی پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای را امضاء کرد.
صالحی در سال ۱۳۸۳ و همزمان با آغاز مذاکرات ایران به رهبری حسن روحانی و سه کشور اروپایی در رابطه با برنامه هستهای ایران، از سوی کمال خرازی، وزیر امور خارجه دولت هشتم جمهوری اسلامی ایران به عنوان مشاور وزیر در مسائل بینالملل منصوب شده و در برخی جلسات مذاکرات هستهای حضور داشت.
با پایان دولت خاتمی صالحی تجربهای جدید را در کارنامه خود ثبت کرد و رنگ و بوی دیپلماتیک بیشتری به خود گرفت. او در دوره ریاست اکملالدین احساناوغلو از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، معاونت دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی را بر عهده داشت، اما این تجربه با انتصاب او به عنوان رییس سازمان انرژی اتمی پایان یافت.
پس از اعلام استعفای غلامرضا آقازاده از ریاست سازمان انرژی اتمی ایران در تیر ۱۳۸۸، محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت ایران که به شدت از امضای پروتکل الحاقی به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای انتقاد کرده بود، صالحی را که شخص امضا کننده این پروتکل بود به عنوان جانشین آقازاده منصوب کرد. پس از آنکه صالحی خبر از جایگزینی رضا نجفی با علیاصغر سلطانیه به عنوان نماینده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی داد، منوچهر متکی وزیرخارجه وقت، دوره کاری علیاصغر سلطانیه را تمدید کرد.
پس از برکناری پر حرف و حدیث منوچهر متکی آن هم در یک سفر خارجی، صالحی با حفظ سمت ریاست سازمان انرژی اتمی به عنوان سرپرست وزارت امور خارجه منصوب شد. او در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۸۹، به عنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و در دهم بهمن از مجلس رای اعتماد گرفت و رسماً وزیر امور خارجه شد.
با حضور حسن روحانی در پاستور مشخص شد که شیخ دیپلمات محمد جواد ظریف را برای وزارت خارجه در نظر گرفته است، اما این به معنای قطع همکاری دولت جدید با صالحی نبود. حسن روحانی در روز جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۹۲ وی را به عنوان معاون رئیسجمهور و ریاست سازمان انرژی اتمی ایران برگزید تا صالحی باز هم سکان هدایت یکی از مهمترین سازمانهای ایران در دو دهه گذشته را در دست بگیرد.
صالحی؛ تکنوکرات سنتی مسلمان و سیاستمداری خوشمنش
نگاهی به کارنامه کاری علی اکبر صالحی تصویر یک مدیر تکنوکرات حرفهای، متعهد و البته سنتگرا را تداعی میکند. از دانشگاه شریف تا آژانس بینالمللی انرژی اتمی و از سازمان انرژی اتمی تا وزارت خارجه، علی اکبر صالحی همیشه منشأ اثر بوده و بخشی از مهمترین تصمیمات را گرفته است.
ویژگی خاصی که این اجازه را به او میدهد دوری از جنجال، خوشمنشی و البته پایبندی خللناپذیر به جمهوری اسلامی است. صالحی هیچگاه آن طور که این روزها مرسوم است دلواپس یا انقلابی شمرده نمیشود، اما با تصمیمات، خدمات و راهبردهایش بیشترین منافع ملی را برای کشور کسب کرده است.
در دوران حضور صالحی در آژانس انرژی اتمی بود که ایران پروتکل الحاقی پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا کرد و مهمتر از آن در دوران حضور صالحی در وزارت خارجه احمدینژاد بود که علیرغم مخالفت رییس دولت وزارت خارجه با اجازه مستقیم رهبری اجازه مذاکره با آمریکاییها را یافت و مسیری را آغاز کرد که به برجام منتهی شد.
آن چنان که صالحی روایت میکند او در نامهای به رهبری درباره مذاکره با آمریکا و شرایط کشور توضیحات مهم داد که در نهایت باعث شد رهبر انقلاب اجازه مذاکرات را صادر کنند.
علی اکبر صالحی در دولت روحانی هر چند به سازمان انرژی اتمی رفت اما نقشی به شدت موثر در برجام داشت و به اصلیترین چهره فنی مذاکرات بود که در برابر ارنست جفری مونیز، وزیر انرژی دولت اوباما مینشست و مذاکرات فنی را با او پیش میبرد.
صالحی به جز در دوره تنشهایی که دولت و مجلس نهم بر سر برجام داشتند مواضع جنجال برانگیز در سیاست داخلی نداشت. او هیچگاه در اردوگاه اصلاحطلبان نبود، همانطور که هیچگاه میلی به قرار گرفتن زیر پرچم اصولگرایان نداشت. وارد درگیریهای جناحی نشد. با دولت خاتمی و احمدینژاد همکاری کرد و در نهایت نیز وقتی نتوانست با رییس دولت کنار بیاید به دور از جنجالهای مرسوم مستقیما با رهبری مکاتبه کرد.
همین ویژگیها میتواند در شرایط فعلی از علی اکبر صالحی نامزد مطلوب برای عموم بازیگران صحنه سیاست ایران بسازد. صالحی اصولگرا نیست اما از منظر رفتار و منش مشترکات بسیاری با طیف سنتی و میانهرو اصولگرا دارد و مورد احترام و اعتماد آنان است. او اصلاحطلب هم نیست اما صداقت، انصاف و کارآمدی انکارناپذیرش او را به چهرهای مورد احترام برای اصلاحطلبان بدل کرده است.
اصولگرایان میتوانند مطمئن باشند که پیروزی صالحی باعث دست بالای اصلاحطلبان در فرهنگ و سیاست نمیشود و اصلاحطلبان میتوانند مطمئن باشند که با پیروزی صالحی احتمالاً حضور چهرههایی مثل ظریف در دولت آینده ادامه خواهد داشت، به ویژه آن که صالحی از جدیترین مدافعان برجام و مذاکرات وین است و با وجود گریز از حاشیه هیچ گاه در مواضع خود در سیاست خارجی کوتاه نیامده است و جوابهایی قاطع و محکم برای مخالفان مذاکره دارد.
اما از نظر کمپین انتخابات وضعیت صالحی چگونه است؟ صالحی مانند مسعود پزشکیان و برخی چهرههای اصولگرا توان جذب رای بخشی از اقشار سنتی را دارد. تحصیلات، سابقه فنی-مدیریتی و کارآمدی او نیز طیفها مدرنتر را جذب میکند.
صالحی برخلاف اسحاق جهانگیری به خاطر پست خاصش در دولت تقصیر تصمیماتی مثل دلار ۴۲۰۰ تومانی متوجهاش نیست و برخلاف علی لاریجانی چهرهای جذاب و کاریزماتیک دارد. در کنار اینها نمیتوان از توان مناظره او گذشت. صالحی آرام و متین در وقت سخنرانی، میتواند شورانگیز و طوفانی ظاهر شود.
نکته دیگر اما اعتماد ارکان مختلف نظام، به ویژه رهبری، به شخص علی اکبر صالحی است. این اعتماد به او این قابلیت را میدهد که تصمیمات مهم را با قدرت بیشتری بگیرد.
در مجموع به نظر میرسد با یک کمپین انتخابات خوب علی اکبر صالحی توان تبدیل شدن به یک نامزد فوقالعاده جدی در انتخابات را دارد، نامزدی که میتوان اجماع ملی را برانگیزد و به گزینه برد - برد اصولگرایان، اصلاحطلبان و نظام تبدیل شود؛ البته تمام اینها وابسته به تصمیم او برای نامزدی و حضور برخی چهرههای دیگر همچون لاریجانی و ابراهیم رییسی است.
نظر شما