یکی از مهمترین دلایل ممکن برای شکست اصلاح طلبان را نگفتید که آن شکست دولت در عرصه اقتصادی است که فکر کنم با حذف یارانه نقدی چنان نارضایتی ایجاد شود که دیگر کاری از چهره هایی همچون خاتمی و هاشمی بر نیاید
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۶
0
7
با عملکرد ضعیف و مماشات بیش از حد دولت در عرصه داخلی خصوصا در انتصاب مدیران حزب بادی از هماکنون ناامیدی در بدنه اجتماعی حامی دولت و اصلاح طلبان بوجود آمده است.آقای روحانی یا باید بیاید و صریحا با مردم در مورد موانع سخن بگوید و یا مدیران واقعی بر سر کار آورد.
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۶
6
حسن کمالی که الهه راستگو رو تو لیست اصلاحات گذاشت دیگه نباید حق داشته باشه که کس دیگه ای رو بذاره تو لیست. باید معرف های افراد شایستگی سنجی بشن. آقای خاتمی و هاشمی باید به این مساله رسیدگی کنن. الان به خاطر همین مساله قالیباف منابع مالی شهرداری تهران رو دستش گرفته
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۶
حسن نه
حسین کمالی
مهدی
۲۰:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۶
نظارت استصوابی رو به عنوان گندهترین مشکل نگفتین! بلایی که هر دفعه سر اصلاحات میاد.
مطمئن باشید آقای جنتی و دیگر اعضای شورای نگهبان نخواهند گذاشت تجربه انتخابات مجلس ششم تکرار بشه.
امیدوار
۰۱:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۷
2
اصلاح طلبان در این انتخابات باید با تمام توان وقدرت بدون هیچگونه چشمداشتی شرکت کنند زیرا این تندروها و...دارند تیشه به ریشه دین انسانیت ملت ایران و...زده وبرای به قدرت رسیدن خود حاضران تمام سرمایه های این مملکت رانابود کنند.مسئله بعدی تبلیغات توسط خانمهای چادری میانسال اصلاح طلب است .چرا که اینها دربین توده مردم که فقط تلویزیون می بینند تبلیغ کرده اند که طرفداران اصلاحات افرادی بی دین و بی حجاب و اکثرا جوان هستند.من خود شاهد اثر مثبت تبلیغ این زنان بر مردم بوده ام.
گزارشی تحلیلی سلام نو/
انتخابات مجلس؛ فرصتی استثنائی برای اصلاحطلبان/قسمت سوم
با این تفاسیر به نظر میرسد که اگر اصلاحطلبان دقت کافی را به خرج دهند و اتفاق خارقالعادهای نیز در صحنه سیاسی کشور رخ ندهد، این جریان بتواند یک فراکسیون قویتر و جوانتر را نسبت به گذشته در مجلس دهم داشته باشد. اما...
سرویس سیاسی-مهدی جعفری: در دو قسمت قبلی این نوشتار برگهای برنده اصلاحطلبان و همچنین تاکتیکهای تقابلی اصولگرایان
برای انتخابات آتی مجلس بررسی شدند. در قسمت سوم و آخر نیز به اختصار
مخاطراتی را بررسی خواهیم کرد که در این مسیر اصلاحطلبان را تهدید میکند.
مخاطراتی که اصلاحطلبان را تهدید میکنند
با
بررسی امتیازات اصلاحطلبان و همچنین تاکتیکهای اصلی اصولگرایان برای
ممانعت از توفیق اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم، متوجه میشویم که جریان
اصلاحات اگر دقت و همت کافی را به خرج دهد خواهد توانست که این توپ را
وارد دروازه کند و به یک فراکسیون اصلاحطلب واقعی در مجلس آتی دست یابد و
بتواند که به واقع بخشهایی از خواستههای مغفول جامعه را در روندی عقلانی و
واقعبینانه پیگیری کند.
اما در این وضعیت اگر اصلاحطلبان به
مانند برخی از ادوار گذشته به برخی نکات دقت نکنند، طبیعتا این فرصت
استثنایی را از دست خواهند داد. در ادامه به چهار مورد از مهمترین آنها
اشاره خواهد شد:
عدم مدیریت صحیح اختلافافکنیها
کلید
نهایی پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری هماهنگی و اتحاد آنها
بود. چه آنکه عدم وجود همین مساله در جریان اصولگرایی که ناشی از قدرتطلبی
برخی از نیروهای آنان بود، باعث شد که کاندیداهای اصولگرا نتوانند اجماع
کنند و همهشان در همان دور اول شکست بخورند.
اصولگرایان علاوه بر
اینکه تلاش دارند بین دولت و جریان سنتی اصلاحات به انحاء مختلف اختلاف
افکنی کنند، همین اقدام را برای ایجاد چند دستگی در داخل خود جریان اصلاحات
نیز در دستور کار خود دارند. ایجاد جریانهای بدلی و بیریشه با نام
اصلاحطلبی از جمله اقدامات آنهاست. همچنین نیروهای قدیمی و سرشناس
اصلاحطلب نیز از این سوءنیتها در امان نخواهند بود. این مساله دقت و
حواسجمعی کامل اصلاحطلبان را میطلبد و به نوعی میتواند سرنوشت انتخابات
را مشخص کند.
جریان اصلاحات نباید سرمست پیروزی درخشانش در
انتخابات 24 خرداد باشد. این پیروزی نه هدف پایانی، بلکه مقدمهای بود برای
گشایشهای بعدی. هرچند که اصلاحطلبان تجربه شورای شهر دوم و انتخابات
ریاست جمهوری 84 را در توشه خود دارند اما کم توجهی نسبت به این مساله
عواقب غیرقابل جبرانی میتواند داشته باشد.
کم توجهی نسبت به کار تشکیلاتی و کادرسازی
بدیهی
است که نام اصلاحات و اشخاصی چون هاشمی و خاتمی میتواند موتور قدرتمندی
باشد برای پیشی گرفتن اصلاح طلبان از اصولگرایان، اما نباید فراموش کرد که
در نهایت این بدنه و کادر تشکیلاتی جریان اصلاحات است که بایستی در کف
خیابان رای جمع کند. کم توجهی اصلاحطلبان نسبت به بدنه تشکیلاتی خود و
خصوصا جوانان پس از انتخابات 24 خرداد باعث ایجاد دلخوریهایی شده است که
بزرگان این جریان بایستی به هر نحو ممکن آن را جبران کنند.
قطعا
جوانان اصلاحطلب امروز، نسل آینده اصلاحات را تشکیل خواهند داد. آنها
توانمندیهای خود را در انتخابات پیشین نشان دادهاند و مشخص کردند که در
بعضی موارد حتی از نسل قبل از خود هم بهتر عمل میکنند. اصلاحطلبان باید
با درک این ظرفیت، برنامه مناسبی را برای سازماندهی نیرو و کادرسازی در
حوزه جوانان تدبیر کنند. این اقدامات بایستی از هماکنون صورت گیرند، چرا
که چند ماه مانده به انتخابات دیگر فرصتی برای بدنه سازی تشکیلاتی نخواهد
بود.
احزاب اصلاحطلب سنتی عملکرد خوبی در حوزه تربیت نیروهای جوان
نداشتهاند. اما سابقه جوانان اصلاحطلب نیز نشان میدهد که اگر فقط فضای
کار پیدا کنند، خودشان میتوانند حماسههای بسیاری را برای جریانی که به آن
منسوب هستند خلق کنند. حمایت از جوانان اصلاحطلب برای پیدا کردن فضای
تصمیمگیری و تحرک بیشتر در احزاب و همچنین پشتیبانی از تشکلهایی که خود
آنها میسازند امری حیاتی برای جریان اصلاحات محسوب میشود.
دقت کافی در بستن لیست انتخاباتی
عقل
سالم حکم میکند که هر فردی در زندگی خود اشتباهات گذشته را به مثابه
تجربههای سازنده، چراغ راه آیندهاش کند. تجربه پدیدههایی مانند «الهه
راستگو» در انتخابات شورای شهر باید درس و عبرتی به اصلاحطلبان بدهد که در
تعیین و بستن لیست انتخاباتی خود دقت کافی را به خرج دهند. گرفتن تعهدهای
کافی از معرفین و یا احزابی که نفرات را وارد لیست میکنند، توجه و دقت در
سابقه افرادی که در لیست قرار میگیرند و رصد فعالیتهای تمام کاندیداهای
بالقوه از هماکنون میتواند راهگشا باشد. همچنین اصلاحطلبان باید با
نگاهی به آینده قطعا از نیروهای جوان و متعهد هم در لیست خود بهره گیرند تا
هم نیروهایی برای آینده این جریان کارآزموده شوند و هم انگیزه بیشتری برای
فعالیت انتخاباتی گروههای جوان اصلاحطلب فراهم شود. در هر صورت اصلاحات
نباید به گونهای عمل کند که باز هم شاهد افرادی باشد که مانند اسب تروا
درونش نفوذ کنند و در مواقع حساس به این جریان ضربه بزنند.
حمایت و پشتیبانی عملی از دولت
حمایت
جریان اصلاحات از حسن روحانی شرط لازم برای پیروزی وی در انتخابات ریاست
جمهوری بود. طبیعتا هرچقدر که حسن روحانی خوب یا بد عمل کند، تا حدی به پای
اصلاحطلبانی که مردم را به رای دادن به وی تشویق کردند نیز نوشته خواهد
شد. همانطور که مشاهده میشود جریانات اصولگرا که امروز با در اختیار داشتن
رسانههای تصویری، مکتوب و مجازی به نوعی به اربابان قدرت بدل گشتهاند،
مترصد هر فرصتی هستند تا با بزرگنمایی اشتباهات دولت آن را به پای
اصلاحطلبان بنویسند و از پایگاه رای این جریان بکاهند.
بدیهی است
که هرچه دولت در منظر مردم سازنده عمل کند، زمینه بهتری برای موفقیت
اصلاحطلبان در انتخابات مجلس آتی فراهم خواهد شد. بنابراین جریان اصلاحات
باید با دلسوزی به دولت کمک کند تا در ایام انتخابات آتی نیز با مشکلات جدی
مواجه نشود.
سخن آخر...
اصولگرایان
برای جلوگیری از شدت گرفتن شور انتخاباتی در کشور، به هرگونه صحبت
انتخاباتی از سوی نزدیکان دولت واکنش منفی نشان میدهند. این امر نباید
اصلاحطلبان را وادار به عقب نشینی کند. انتخابات آتی مجلس میدان بازی
جریان اصلاحات است و نباید این بازی سوت و کور برگزار شود. جریان اصلاحات
باید مردم را پیشاپیش نسبت به اهمیت مجلس دهم آگاه کند. البته در این مسیر
جریان اصلاحات باید با واقعبینی و رعایت اعتدال در امور با مسائل روبرو
شود و نباید برخی از اشتباهات گذشته را تکرار کند. نقدهای سازنده در خصوص
عملکرد گذشته اصلاحطلبان نیز میتوانند راهگشا باشند.
اصولگرایان
با این اظهارات که منتسبین دولت نباید درباره انتخابات مجلس صحبت کنند، سعی
دارند تا فضا را به نفع خودشان خاموش کنند. اما این یک امر بدیهی است که
یک فعال سیاسی فارغ از آنکه چقدر از دولت دور یا نزدیک است، حق دارد که
نسبت به وقایع مهم پیش روی کشورش صحبت کند. زمانی که دولت و مجلس در اختیار
اصولگرایان بود، صحبت از انتخابات جرم نبود و اکنون هم اصلاح طلبان نباید
اجازه دهند که حرف زدن از این مساله به نوعی تابو تبدیل شود.
دخالت
نزدیکان دولت در مساله انتخابات مجلس، زمانی ایراد دارد که از امکانات
دولتی برای وارد کردن نیروهای نزدیک به خود به مجلس استفاده شود. کما اینکه
در دولت اصولگرایان همه شاهد بودیم که چگونه تریبونهای دولتی در اختیار
تبلیغ جریانهای افراطی و خاص برای انتخابات ادوار پیشین مجلس قرار
میگرفت. زمانی که اصولگرایان اینچنین عمل میکردند، اصلاحطلبان بر اثر
فشارهای موجود سیاسی توان نقد سازنده را نداشتند. اما عملکرد دولت اعتدال
به گونهای بوده که هماکنون فضای کار برای اصولگرایان کاملا باز است.
طبیعتا آنها میتوانند که اگر یک مسئول دولتی از امکانات دولت استفاده
انتخاباتی کرد، آن را رصد کرده و در خصوص آن افشاگری کنند که این امری
کاملا پسندیده نیز میباشد. اما اینکه اصولگرایان سعی کنند در این شرایط هم
اصلاحطلبان را خفه کنند و اجازه ندهند که آنها نسبت به مسائل سیاسی مهم
آینده صحبت کنند کمی زیاده خواهی است.
با این تفاسیر به نظر میرسد
که اگر اصلاحطلبان دقت کافی را به خرج دهند و اتفاق خارقالعادهای نیز در
صحنه سیاسی کشور رخ ندهد، این جریان بتواند یک فراکسیون قویتر و جوانتر
را نسبت به گذشته در مجلس دهم داشته باشد. اما دقت و همت کافی دو کلید باز
شدن در ساختمان بهارستان به روی نمایندگان اصلاحطلب مردم هستند که نباید
از آنها غافل شد.
/پایان گزارش
اخبار مرتبط
انتخابات مجلس؛ فرصتی استثنائی برای اصلاحطلبان/قسمت دوم
انتخابات مجلس؛ فرصتی استثنائی برای اصلاحطلبان/قسمت اول
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
دکترعباس حاتمی
|
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۶
1
8
پاسخ
تربیت نیرووجوان سازی اصلاحات
گفتمان اصلاحات از پس ایدئولوژی سیاسی افراد و احزابی خاص بوجود نیآمده است بلکه ریشه درتاریخ تمدن ایرانی واسلامی دارد.
کوروش کبیر2500سال پیش اولین کسی بودکه حقوق بشرراعملا"پیاده کرد.
حضرت علی (ص):مسلمانی که دوروزش یکی باشدخسران کرده است.
در حقیقت تفکراصلاح طلبی لبیکی بود به ندای ملت و فرهیختگان و دلسوزان نظام و میهن، که با توجه به واقعیتهای زمانی و حقیقت موجود در جامعه ایرانی و جهانی، برای پویایی و عدم ایستایی گفتمان انقلاب، نگاهی نو و اصلاح بخشی به امور نا کارآ مدومنسوخ شده داشتند.
برخی از خواص نیز که با روشن بینی همخوانی و سازگاری داشتند و توان تحلیل مناسبی از دنیای روز در ذهنشان مقدور بود، چشمها را شستند و با ملت نواندیش همراه شدند و سیاست نو و رو به تکامل و تعالی را در پیش گرفتند. لیکن امروز که عقب ماندگان از جامعه جهانی و آنانکه ذهن واپس گرایشان توان تحلیل واقعیتها را ندارد. از سر رشک و حسد و یا تحجر، سخت بدنبال حذف این گفتمان مردمی هستند. هرچند باید اذعان کرد گاهی تندرویها و خود خواهیهای عده ای از خود جریان اصلاحات نیز به کمک بدخواهان میآید.
امروز بر بزرگان و شخصیتهای با جذبه و لیدرهای اصلاحات است که تدبیر در کار کرده و نگذارند تنگ نظریها سد راه پویایی کشورشود. از جمله مهمترین تدبیرها در این برهه همانا جذب نیروی انسانی مستعد برای ورود به عرصه مدیریت و سیاست کشور و تجدید قوا با جایگزینی نیروهای جوان با سالخوردگان و کهنه کاران است. این مهم نیز محقق نمیشود جز با گشودن درهای خلوت خودیها و دعوت و فراخوان جوانان تحصیل کرده بویژه دانشجویان برای حضور در جمع و جلسات اصلاح طلبان و دخالت دادن جوانان در کنشهای تشکیلاتی و هم اندیشیها در معیت چهرههای با تجربه، مطرح و آموزگار این گفتمان مثل آقایان خاتمی،هاشمی رفسنجانی،سیدحسن خمینی،عبدالله نوری،محمدرضاعارف و...
وقتی که میبینیم برخی افراطیون و واپس گراها با تظاهر به اصولگرایی در مجموعهها و بخشهایی از اجتماع با منابع خاص مالی و امکانات بیت المال، خود را سازماندهی میکنند و برای آینده،منابع نیروی انسانی تدارک دیده و گرد آوری مینمایند و حتی برایشان شناسنامه جناحی صادر میکنند، به انحاء مختلف در زیر چتر حمایتی خود امتیازهایی را برایشان در نظر میگیرند و چنان القاء میکنند و البته در عمل هم نشان میدهند که هرکسی با آنها باشد در آیندهاش پشتوانه کارسازی خواهد داشت.
حتی بنام کارفرهنگی ازدولت بودجه می گیرندولی آنراصرف تبلیغ ایدئولوژی سیاسی خودمی نمایند.
ولی اصلاح طلبان هرگزازامکانات دولتی سوءاستفاده نکنندوامانت دارباشند.
در چنین شرایطی این سوال پیش میآید که چرا اصلاحات که یک گفتمان مردمی وعقلانیت است کمتربه فکرآینده است، خطوط خودی و غیر خودی ترسیم کرده و دایره خودیها را تنگ تر نموده است و هرچند باب دل مردم و وفق مراد آنها هدف دارد ولی در مسیر نیل به هدف خلوت گزیده و محرمانه راه میپوید و بزرگانش ملت را تنها در مواقع انتخابات و تجمعات معدود وارد میدان میکنند؟ چرا جوانان تحصیل کرده و آینده ساز را به خود جذب نمیکنندونیروسازی ندارید؟
چرا میخواهند محدود به همان افرادی شوند که بیش از سی سال است اصلاحات را به خودشان محدود و محصور نمودهاند؟
امروز توجه به منابع انسانی و نیروی جوان برای آینده اصلاحات ضروری است. باید فرهیختگان جامعه نه بصورت زیر زمینی و در خفاء و به مثابه جلسه گروه مخفی بلکه شفاف و علنی نشست و همایش برگزار کنند باید عموم مردم را به شرکت در کنشهای اصلاح گرایانه و روشنبینانه دعوت کرد و نیروهای قدیمی و ریشهدار اصلاحات ریشه اصلاحات را بگسترانند، آموزش دهند و تجارب سیاسی خود را به نسل جوان اصلاح طلب منتقل کنند.
چرا فرضا" یک حزب سیاسی در فرانسه باید در نشستهای خود جمعیتی عظیم را بتواند گرد آورد ولی در ایران تمایل به تک روی و فرد گرائی ریشه و وسعت احزاب را کوتاه قدتر ساخته است؟ بزرگان اصلاحات با جوانان بنشینند، گفتگو کنند، بی هیچ وقت قبلی و حجاب و حریمی با مردم دیدار کنند و مدیر اصلاحطلب تربیت نمایند تا بدخواهان با محدود دیدن چهرهها، خیال حذف آنها و در واقع حذف این گفتمان بطور کلی به ذهن شان خطور نکند.
ارزشهای اصلاح طلبی
اصول ومبانی اصلاح طلبی یعنی نوگرایی،خردورزی،دین مداری،بهبودمستمرشرایط زندگی همه مردم،اعتدال گرایی،فقرزدایی درتمام ابعادفرهنگی،سیاسی،اقتصادی واجتماعی،تنش زدایی درروابط داخلی وخارجی،حاکمیت تفکرانتقادی درجامعه،مردم مداری،شفاف سازی وزندگی بدون ابهام،گردش نخبگان،باهم بودن وباهم کارکردن،حداکثربهره گیری ازتکنولوژی،خیرخواهی همه انسانهاوپویایی درتمام ابعادزندگی است.
برای نیل به این هدف اقدامات ذیل انجام گیرد:
1-هرفرداصلاح طلب حداقل یک وبسایت،آدرس درشبکه های مجازی یاوبلاگ آموزشی وتحلیلی داشته باشدوتجربیات واندیشه های خودرامنتشرنمایدودرمعرض نقددوستان خودقراردهد.
2-روزانه حداقل به50نفرازدوستان خودایمیل بفرستیدیادرشبکه های مجازی کامنت بگذاریدیالایک کنید،به این ترتیب به گردش اطلاعات کمک می کنید.جای بس تاسف است که برخی معلم واساتیددانشگاه یافعال اجتماعی خودرااصلاح طلب می داندولی هنوزفاقدایمیل یاحضوردررسانه های مجازی هستند.
3-ازطریق نشست های غیررسمی مثلا"درهیئت های مذهبی،مراسمات ومهمانی ها،عیددیدنی ها،سفرهای برون شهری،مراسم ختم و...باجوانان گفتگوکنیدوباآنان انس بگیرید.
به روستاهاومناطق محروم سفرکرده ومردم راازمسائل روزجامعه آگاه نمائیدومطالبات قشرفقیرجامعه راپیگیری کنند.
توجه داشته باشیددرغیاب نخبگان روشنفکر پوپولیسم وعوامفریبی رشدمی کند.
4-دقت شودامروزه موثرترین وگسترده ترین رسانه اینترنت وشبکه های اجتماعی است،برای آموزش نیروهاازآن حداکثراستفاده رابکنید.
5-مدارس ودانشگاههاسیاسی نشوندفقط برخی مناظره هادردانشگاهها برگزارشود.
6-یک اصلاح طلب بایددرخانواده خودنیزارزشهای اصلاح طلبی مثل انتقادپذیری،مشارکت جویی،فقرستیزی،حقوق محوری و...رارعایت کند.
7-روحانیون ومداحان اصلاح طلب تنهابرای رضای خدامنبربروندومداحی کنندوازاین بابت پول دریافت نکنندودرپایان هرجلسه مذهبی به سوالات جوانان وحاضران پاسخ مستدل دهند.عدم پاسخگویی به سوالات جوانان باعث دوری آنان ازمساجدواماکن مذهبی می شود.
8-یک اصلاح طلب مومن واقعی ومذهبی است وهرگزازارزشهای دینی برای کسب موقعیت ومقام استفاده نمی کند.
9-اصلاح طلبان باخانواده های معظم شهداءومراجع تقلیدرابطه مستمرودوسویه دارند.
10-برای انتخابات مجلس دهم بیشترازنیروهای جوان استفاده کنیدوحداقل40%کاندیداهای اصلاح طلب راخانمهاتشکیل دهند.درانتخابات مجلس خبرگان رهبری نیزازنیروهای جوان استفاده نمائید.
داشتن اقلیت80نفره متشکل ازنیروهای کیفی وتوانامثل آقای مصطفی معین،محمدرضاعارف،فاطمه هاشمی،دکترجواداطاعت،اصغرفرهادی،الیاس حضرتی،خانم زهراشجاعی،معصومه ابتکارو...برای پیشبرداهداف اعتدالی دولت کافی است.
بایدنخبگان ملی نگررادرشهرهای کوچک کاندیدکردتاافرادکوچک بین واردمجلس نشوند.
09122865368
پاسخ ها
ناشناس
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۶
به این تفکر غلط شما فقط باید گفت: آورین.... یا شما اصلاح طلبی رو نفهمیدی یا اسلام رو... اصلاح طلبی یک واژه و لغت نیست که بگید خوب است بلکه یک اصطلاح است که معنای خاص خود را پیدا کرده است و با نام های خوب نمی شود جریان ها را توجیه کرد.... هیچ کس نام بد برای خود انتخاب نمی کند.... انقلاب خود بزرگترین اصلاحات بود حال این اصلاح طلب بودن در چه است.... اگر همان انقلابی بودن است که دیگر اصلاح طلبی معنایی دارد و اگر معنای دیگری مورد نظر است حداقل می فهمیم که با انقلاب و اسلام زاویه دارد.... کارنامه ی عملکرد اصلاحات و عقاید و اصول آنها خود گویای مطابقت آنها با ارزشهای اسلام و انقلاب است و نیازی به تذکر بنده ی نوعی نیست...والسلام
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۶
12