پاسخ تاج‌زاده به اتهامات علیه او درباره کوی دانشگاه

مصطفی تاجزاده در جوابیه ای خطاب به مدیرمسئول روزنامه سیاست روز نسبت به طرح مواردی از سوی این روزنامه در خصوص وقایع کوی دانشگاه واکنش نشان داد.

به گزارش پایگاه خبری سفیر، روزنامه سیاست روز در گزارشی که به مناسب سالگرد 18 تیر منتشر شده بود نوشت:

پشت کردن به اندیشه انقلاب زمینه‌ساز فتنه ۱۸ تیر

تیتر
سه شنبه ۱۵ تیر روزنامه سلام آغاز ماجرایی به نام ۱۸ تیر شد که بعدها رهبر
معظم انقلاب اسلامی آن را زمینه ساز فتنه ۸۸ دانستند . غائله ای که از پشت
کردن به اندیشه‌ها و آرمان های انقلاب نشات می‌گرفت و حکایت از قدرت طلبی
بی چون چرای برخی از صاحب منصبان داشت که تلاش داشتند تا کشور را به سمت
سکولاریسم پیش ببرند.

حرف تیتر آن این بود که
سعید اسلامی یا همان سعید امامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده و سند
آن نیز سندی محرمانه از وزارت اطلاعات بود که محمد موسوی خویینی‌ها، مدیر
مسئول روزنامه سلام، آن را منتشر کرد.

درحقیقت اصلاح قانون
مطبوعات تصمیمی بود که مجلس پنجم درباره مطبوعات گرفت تا فضای بی بند وبار و
لگام گیسیخته مطبوعات را که بعد از روی کار آمدن اصلاح طلبان ایجاد شده
بود، ترمیم کند.اما این تصمیم به بهانه «تحدید آزادی مطبوعات و تعارض با
قانون اساسی» با مخالفت صریح وزیر ارشاد وقت، یعنی عطاءالله مهاجرانی روبه
رو شد . البته مطبوعات هم یک سر ماجرا بودند که تلاش می‌کردند با پشتیبانی
از دولت و جو سازی مجلس را در منگنه قرار دهند و از تصمیم خود منصرف سازند
.

با این وجود طرح اصلاحیه قانون مطبوعات ۱۶
تیرماه به مجلس رفت و به تصویب رسید و در این سو موسوی خویینی‌ها نیز در
دادگاه ویژه روحانیت مجرم و روزنامه سلام ، حامی جدی محمد خاتمی در
انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد ۷۶، توقیف شد.

اما
فردای آن روز خبر توقیف «سلام» تیتریک روزنامه های اصلاح طلب شد ،
تیترهایی که با ادبیاتی تهدیدآمیزهمراه بودند. در آن زمان افرادی از جبهه
دوم خرداد می گفتند که توقیف این روزنامه به این آسانی نیست و نظام اگر
بخواهد با روزنامه سلام برخورد کند، باید خسارت سنگینی بپردازد.

این
سخنان کلید واژه ای برای آغاز یک آشوب بود . شبانه گروهی از دانشجویان کوی
دانشگاه به تحریک عواملی در دانشگاه دست به تجمع و تظاهرات زدند . بعد از
آن خروج دانشجویان و رفتن به خیابان کارگر موجب شد تا نیروی انتظامی به
خاطر لزوم برخورد با راهپیمایی‌های غیرقانونی وارد ماجرا شود . اما با بالا
گرفتن تشنج و به گروگان گرفته شدن سه تن از پرسنل نیروی انتظامی پلیس
مجبور به ورود به کوی دانشگاه و زد و خورد با دانشجویان شده و ماجرا پیچیده
ترشد .

چند روز بعد از این ماجرا رهبر معظم
انقلاب در ۲۱ تیرماه از این ماجرا انتقاد کردند و فرمودند : «این که عده ای
از کوی دانشگاه خارج شدند و حرف‌هایی زدند و شعارهایی دادند، بهانه و
مجوّزی نمی‌شود برای این‌ که کسانی، در هر لباس و با هر نامی، وارد آن محیط
شوند و کارهای ناروایی انجام دهند»

اگرچه این
سخنان آبی بر آتش بود اما تحریکات عوامل خارجی مجددا موجب از سرگرفته شدن
این آتش شد و درگیری ها تا آنجا ادامه یافت که بامداد جمعه ۱۸ تیرماه زد و
خورد به اوج خود می‌رسد و به این ترتیب زمینه ای فراهم می شود که از از روز
شنبه ۱۹ تیر ماه دامنه آشوب‌ها به کف خیابان‌ها کشیده شده ورفته رفته
افراد غیر دانشجو به تجمعات افزوده و جهت‌گیری‌ها عوض شود تا فرصت طلبان از
این اعتراض دانشجویی اعتراضی علیه حاکمیت را رقم زنند .

شباهت دوفتنه

دو
جریان ۱۸ تیر و فتنه ۸۸ شباهت های بسیاری با یکدیگر داشتند به طوری که
رهبر انقلاب ریشه فتنه ۸۸ را در غائله ۱۸ تیر دانستند . نکته قابل توجه در
هر دوجریان تلاش برای تحقق این ایده بود که هویت سازی دینی جوابگوی نیاز
جامعه نیست و جامعه باید به حکومت های دموکراتیک روی بیاورند . اشتراک این
دو واقعه را می‌توان در این امر دانست که فتنه گران با پشتوانه نیروهای
خارجی، آمریکا و کشورهای غربی تحریک و بسیج می‌شدند و به مقابله با نظام
اسلامی می‌پرداختند بنابراین وجه اشتراک آنان پشت کردن به مبانی دینی و
اندیشه‌های انقلابی و از سویی حمایت و پشتیبانی از سوی کشورهای استکباری
بود.

روح‌الله حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب
اسلامی در واکاوی شباهت وقایع ۱۸ تیر و فتنه ۸۸ می گوید : علت اصلی عملکرد
جریان فتنه و ۱۸ تیر عدم اعتقاد به اصول و مبانی انقلاب اسلامی بود. در
فتنه ۸۸ و قضایای ۱۸ تیر سخنان فتنه‌گران بر مبنای اتمام حاکمیت اندیشه‌های
امام استوار بود و آنان معتقد بودند که باید اندیشه‌های امام خمینی را در
موزه‌های تاریخی جست‌وجو کرد. روزنامه‌های زنجیره‌ای تلاش داشتند تا
ارزش‌های انقلاب اسلامی و اندیشه‌های امام خمینی را نادیده بگیرند و آنان
را فراموش شده حساب کنند.

ماجرایی فراتر از یک اعتراض

بسیاری
از صاحب نظران این ماجرا را فراتر از یک اعتراض دانشجویی می دانند به طوری
که ناطق نوری در خاطرات خود می‌نویسد: «خبرهایی که در این باره می‌رسید،
حکایت از این داشت که آن چه رخ می‌دهد، یک جریان عادی نیست. من اصل جریان
را هم عادی نمی‌دیدم. زیرا توقیف یک روزنامه نمی‌توانست این قدر موج‌آفرینی
کند. ... من به لحاظ این که شم امنیتی داشته و کار امنیتی کرده بودم،
احساس می‌کردم پشت صحنه دست‌هایی است که این‌ها را می‌گرداند و به طور جدی
به این موضوع یقین داشتم.» حمید رضا ترقی عضو کمیته تحقیق و تفحص از وقایع
۱۸ تیر ۷۸ در مجلس پنجم با تأکید بر اینکه هماهنگی و یکدستی وقایع آن سال
مبین این است که یک حرکت مشخص پشت پرده این حوادث بوده است افزود: می‌توان
گفت از سال ۶۸ تا ده سال پس از آن یعنی ۷۸، این مجمع روحانیون مبارز بود که
همواره با مواضع رهبر معظم انقلاب زوایه داشته و آنها در پشت پرده این
رخدادها موثر بودند و از همان سال ۶۸ برنامه‌ریزی کردند تا دولت را به
گونه‌ای در دست بگیرند که اختیارات ولی فقیه را تا حد نظارت فقیه کاهش دهند
و بیشتر این اختیارات در دست رئیس جمهور باشد.

ترقی
با بیان اینکه شرایط سیاسی ۷۸ به گونه‌ای بود که آنها (اصلاح طلبان )
توانستند دانشگاه را به فضایی برای جولان تحرکات سیاسی تبدیل کنند افزود :
آنها می‌خواستند به نوعی روند دموکراسی غربی را بر اساس معیارهای آنها
دنبال کنند؛ درواقع به دوگانگی قدرت دامن زدند تا به اهداف خود برسند؛ این
یک برنامه دراز مدت بود و حتی در طی آن رویداد ما شاهد حمایت‌های غرب به
ویژه آمریکا و انگلیس بودیم.

نگاهی به صحبت های
اکبر گنجی در میان دانشجویان تاییدی بر این مدعاست . وی روز شنبه ۱۹ تیرماه
میان دانشجویان ، پرده از خیلی چیزها برداشت. او گفت : «هیچ‌کس حاضر
نمی‌شود قدرت خود را تقسیم کند، مگر اینکه از پایین فشار آید. در این‌صورت
است که قدرت تقسیم می‌شود».

این موضع در ۸۸ نیز دنبال شد و همان عوامل ایفای نقش کردند و حتی همان حمایت‌های بیگانگان در ۸۸ به صورت علنی‌تر نمایان شد.

نقش اصلاح طلبان در داغ شدن ماجرا

در
این ماجرا، جریان اصلاح‌طلب یکباره با چهره عریان در برابر ارزش‌های
انقلاب اسلامی ایستاد و حتی آنچه که بررسی حقایق آن رویداد نشان می دهد این
بود که عده‌ای از مسئولان دولتی و اصلاح طلب به بهانه آرام کردن دانشجویان
به جمع آنها وارد می شدند اما نه تنها آنها را آرام نمی کردند بلکه فضا را
ملتهب‌تر کرده و با اظهاراتشان هیزمی در آتش ناآرامی‌ها می‌ریختند. علی
ربیعی مشاور خاتمی و مدیرمسئول روزنامه کاروکارگر، محمدرضا خاتمی معاون
وزیر بهداشت و برادر رئیس جمهور، مصطفی تاج‌زاده معاون سیاسی – اجتماعی
وزیر کشور، دکتر مصطفی معین وزیر فرهنگ و آموزش عالی و... در کوی دانشگاه
با دانشجویان صحبت می‌کردند. در روزهای بعد نیز افراد دیگری چون: فائزه
هاشمی، مهدی کروبی، موسوی لاری وزیر کشور، مجید انصاری نماینده مجلس و...
در جمع دانشجویان حاضر شدند.

حتی تاج‌زاده در آن
زمان تلاش می‌کرد آشوب‌ها را به سمت خیابان جمهوری و بیت رهبری بکشاند. از
این رو ۲۴ نفر از فرماندهان سپاه در نامه‌ای که به رئیس جمهور نوشتند، به
این موضوع نیز اشاره کردند و خطاب به خاتمی گفتند : « به سخنرانی به ظاهر
دوستان و خودی‌ها در جمع دانشجویان بنگرید؛ آیا همه آن گفته‌ها تشویق و
ترغیب به هرج و مرج و قانون‌شکنی نیست؟ جناب آقای رئیس‌جمهور، اگر امروز
تصمیم انقلابی نگیرید و رسالت اسلامی و ملی خودتان را عمل نکنید، فردا
آنقدر دیر و غیرقابل جبران است که قابل تصور نیست. با کمال احترام و علاقه
به حضرتعالی اعلام می‌داریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از این
را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمی‌دانیم.» پای این نامه را
فرماندهانی چون: عزیز جعفری، قاسم سلیمانی، محمدباقر قالیباف، احمد کاظمی،
محمد کوثری، نورعلی شوشتری، علی فدوی، علی فضلی و... امضا کردند.

روزنامه
های اصلاح طلب نیز به جنگ رسانه‌ای پرداختند و راه را برای ورود دشمن
خارجی به رقابتهای حزبی باز گذاشتند، از جمله اینکه روزنامه «خرداد» به
مدیرمسئولی عبدالله نوری تیتر زد: «کوی دانشگاه تهران به خون کشیده شد» و
روزنامه «نشاط» با سردبیری ماشاءالله شمس‌الواعظین به نقل از دفتر تحکیم
وحدت یک هفته عزای عمومی اعلام کرد. جالب اینجاست که روزنامه نشاط در ۱۷
تیرماه، یعنی پیش از آغاز آشوب‌ها نوشته بود: «صاحب‌نظران بر این باورند که
ورود به قلعه فتح شده چپ‌گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه‌کاران است ...
ناظران پیش‌بینی می‌کنند که طی روزهای آینده، دفتر تحکیم وحدت و بدنه
اجتماعی مدافع چپ وارد صحنه شوند»

همچنین به
گفته ترقی در تحقیقات کمیسیون تحقیق و تفحص در خصوص این اتفاقات مشخص شد که
معاون سیاسی وزیر کشور وقت در مجوز دادن به وانت‌های دارای سنگ و ورود
آنها به محوطه دانشگاه نقش داشته است و حتی سازمان محیط زیست برای در
اختیار قراردادن بی سیم‌های مخصوص این سازمان به دانشجوها نقش داشته است.

نماینده
مردم مشهد در مجلس پنجم همه این عوامل را نشان دهنده تحرکاتی حمایت شده از
سوی دولت دانست و خاطر نشان کرد: بعد از حرکت به سمت بیت رهبری و در پی
اخطار فرمانده سپاه وقت به رئیس دولت، به آنها دستور داده شد تا عقب‌نشینی
کنند و این یعنی اینکه شورشیان تحت دستور دولت تغییر مسیر دادند و این به
معنای حمایت صریح دولت از آنان بود. نوروز این زندانی سیاسی در جوابیه خود
با اشاره به نقش مقامات مافوق سردار نظری در متشنج کردن فضای کوی و زمینه
سازی برای ورود نیروهای نظامی و لباس شخصی به کوی و برخورد خشونت آمیز با
دانشجویان خواهان مشخص شدن این عامران شده است.

جوابیه مصطفی تاج‌زاده

به
دنبال این گزارش، مصطفی تاج‌زاده، معاون سیاسی وقت وزارت کشور جوابیه‌ای
برای این روزنامه ارسال کرد که این جوابیه در ادامه می‌آید:

به نام خدا

مدیر مسئول محترم سیاست روز

با سلام

در
گزارش ها و تحلیل های روزهای ۱۸ و ۱۹ تیرماه آن روزنامه محترم در مورد
حمله به کوی دانشگاه در سال ۷۸ اتهامات کذب متعددی متوجه اصلاح طلبان و به
ویژه این جانب شده است. موجب تشکر خواهد بود چنان که طبق قانون مطبوعات
نسبت به درج این پاسخ اقدام فرمایید:

۱- شورای
امنیت ملی برای بررسی ابعاد فاجعه و مشخص کردن مسببان آن جمع پنج نفره ای
را تعیین کرد. رهبر نیز با تأیید اقدام فوق دو نفر دیگر را به گروه اضافه
کرد. کمیته ۷ نفره با حضور نمایندگان وزارت خانه های اطلاعات، علوم و کشور و
نیز نمایندگان سپاه، نیروی انتظامی و قوه قضائیه با مسئولیت آقای ربیعی
(وزیر کار فعلی) به بحث و بررسی همه جانبه موضوع پرداخت و جمع بندی خود را
به دکتر روحانی دبیر شورا گزارش کرد که با حذف اسامی لباس شخصی های مهاجم
عیناً در شبکه های خبری صدا و سیما قرائت و در مطبوعات درج شد و برای
محاکمه متجاوزان دراختیار قوه قضائیه قرار گرفت.

۲- طبق اسناد و شواهد موجود:

الف: تجمع دانشجویان در اعتراض به بستن روزنامه سلام کاملا خودجوش، بدون برنامه ریزی قبلی و یا ارتباط با خارج از دانشگاه برپاشد.

ب:
به محض خروج دانشجویان از محوطه کوی، مأموران کلانتری منطقه در محل حاضر
شدند و هم چون دفعات قبل با گفتگو و مدارا تجمع کنندگان را به بازگشت به
کوی دعوت کردند.

پ: فرمانده نیروی انتظامی تهران به شکل بی سابقه
ای یگان ضد شورش آن نیرو را به طرف کوی حرکت داد و از افسر ارشد صحنه
خواست که تا رسیدن وی، مانع رفتن دانشجویان به درون کوی شود(متن پیاده شده
این دستور از نوار مکالمات فرماندهان موجود است)

ت: در جلسه
شورای تأمین استان تهران که چند ساعت پس از فاجعه تشکیل شد سردار نظری
نتوانست دلیل موجهی برای صدور فرمان ورود به کوی دانشگاه و حمله به
دانشجویان ارائه کند به ویژه آن که تجمع مذکور بدون هیچ حادثه تلخی در شرف
اتمام بود که او و لباس شخصی ها وارد صحنه شدند. به همین دلیل اعضای جلسه
اقدام وی را شدیدا محکوم کردند و او قبل از عزل رسمی عملا از فرماندهی خلع
گردید. به بیان روشن اگر یگان ضد شورش و لباس شخصی حریم دانشگاه را نقض
نکرده بودند، آن تجمع نیز مانند موارد مشابه پیشین بدون درگیری خاتمه می
یافت.

۳- بهترین دلیل در محکومیت عملکرد سردار
نظری آن است که تاکنون هیچ نهاد یا مقام لشکری و کشوری تهاجم به کوی را
تأیید نکرده و به او سمت جدیدی واگذار نشده است. علت آن است که چنین اقدامی
به منزله تأیید دیدگاه ما خواهد بود که یگان ضد شورش و لباس شخصی های
سازمان دهی شده به کوی با دستور مافوق و تصمیم قبلی به کوی حمله کردند و
قرار بود چنان سرکوب خونینی صورت دهند که دانشگاه به طور کامل ساکت و مرعوب
گردد. به طوری که بعد از آن هیچ اقدام غیرقانونی حتی توقیف فله ای مطبوعات
نیز نتواند موجب برپایی تجمعات اعتراضی دانشجویان شود.

۴-
سردار نظری در گفتگو با خبرنگار آن روزنامه اعتراف کرد «در حادثه کوی
ماطبق دستور به محل حادثه رفتیم که شنیدیم کسی روی بیسیم ما رفته و می
گوید: از هادی به تمام واحدها درصورت حمله از سلاح گرم استفاده کنید. در
صورتی که هادی من بودم. با فریاد گفتم: هادی منم هادی منم هیچ کس حق
استفاده از سلاح گرم را ندارد. تکرار میکنم به هیچ وجه از سلاح گرم استفاده
نکنید.» (سیاست روز۱۳۹۳/۰۴/۱۹) با وجود این او نام مقام مافوقی را که به
او دستور حمله به کوی را داد و نیز اسم کسی را که با سوء استفاده از نیروی
انتظامی قصد کشتار دانشجویان را داشت، افشا نکرد و تنها از کم لطفی و بی
مهری دوستانش گله کرد که چرا او را که به قول خودش «یک تنه در برابر یک
دولت کودتاچی (دولت اصلاحات) ایستاد»، قربانی کردند.

۵-
این جانب به همراه وزرای کشور و علوم، قائم مقام وزیر اطلاعات و دبیر
اجرایی شورای عالی امنیت ملی عصر جمعه ۱۸ تیرماه برای بررسی اوضاع و هم
دردی با دانشجویان به کوی رفتیم و کوشیدیم با دادن قول پی گیری مسئله و
مجازات متجاوزان آنان را آرام سازیم. اما فضا را چنان ملتهب و آبستن حوادث
تازه دیدیم که چند نفر از ما مجبور شدیم تا صبح در کوی بمانیم. در چنین
شرایطی فردی با آرامش کامل و با نشانه گیری دقیق از پشت صف نیروهای پلیس
مرحوم عزت ابراهیم نژاد را هدف گرفت و پس از تیراندازی به سوی او محل را
ترک کرد. (چهره ضارب در فیلم مربوط به علت غیرحرفه ای تهیه شدن و تاریکی
هوا مشخص نیست) گویا او مأموریت داشت اوضاع را دوباره متشنج کند و بین پلیس
و دانشجویان مجددا درگیری ایجاد نماید که به علت حضور ما در صحنه و البته
هوشیاری دانشجویان این اتفاق نیفتاد.

۶- با روشن
شدن هوا ناگهان شایع شد که نیروهای پلیس در چند خیابان دورتر تجمع کرده
مترصد حمله به کوی هستند. از معاون اطلاعات نیروی انتظامی که به جای سردار
نظری در محل حاضر بود سوال کردم، موضوع را تکذیب کرد اما دانشجویان باور
نکردند. به ناچار از دانشجویان پرسیدم آیا کسی موتور دارد؟ یک نفر پاسخ
مثبت داد از دانشجویان سوال کردم که او را می شناسند؟ پاسخ مثبت دادند. من
ترک موتور آن دانشجو نشستم و با هم به مراکز مورد نظر رفتیم. خبری نبود. در
بازگشت صاحب موتور به دانشجویان اطمینان خاطر داد که تجمعی در کار نیست و
شایعه خنثی شد. سپس از او خواهش کردم مرا با موتورش به وزارت کشور برساند.

۷-
حقایق فوق بنیان تحلیل های آن روزنامه را در هم می ریزد. با وجود این لازم
می دانم چند نکته را که مشخصا به من مربوط می شود، تکذیب کنم.

الف: مدعی شده اید که من آقای شفیعی دعوت کننده اولیه تجمع را بعداً به سمت دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب منصوب کرده ام. دروغ است!

ب:
ادعا کرده اید که من در مصاحبه با یک روزنامه ایتالیایی گفتم که در این
حادثه دو نفر کشته شده اند. کذب محض است! (تمام مصاحبه های من در این زمینه
موجود است)

پ: به نقل از آقای ترقی آورده اید که در کمیسیون
تحقیق و تفحص مشخص شد که من در مجوز دادن به وانت های دارای سنگ و ورودشان
به کوی نقش داشته ام. اصل مسئله دروغ است چه رسد به نقش من در آن!

ت:
از قول شاهدان عینی مدعی شده اید که من دائما سوار موتور بین وزارت کشور و
کوی در حال رفت و آمد بوده ام و حوادث کوی را هدایت می کردم. بند ۵ این
جوابیه نادرستی این ادعا را روشن می کند!

۸- مدعی
شده اید که «ماجرای کوی دانشگاه در سال ۷۸ یک کودتای رسانه ای از جانب
برخی رسانه های اصلاح طلب بود.» قضاوت در این مورد را به عهده خوانندگان می
گذارم که آیا یک تجمع اعتراضی ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفره به توقیف روزنامه سلام
کودتای رسانه ای بود یا ...{توقیف} بیش از یک صد روزنامه و مجله توسط قاضی
مرتضوی؟

۹- به نقل از گزارش تسنیم وابسته به سپاه
آورده اید که تاجزاده با بلندگو «به اجتماع کنندگان در برابر وزارت کشور
گفت: شما چرا آمده اید این جا؟ چرا درِ وزارت کشور را از جا می کنید؟ این
که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و درِ آن جا را بکنید.» و در ادامه
افزوده اید: «تاجزاده در آن زمان خط می داد که خیابان جمهوری را به آشوب
بکشید و به طرف بیت رهبری حرکت کنید.» این اتهام کذب را در روزنامه ۱۹ تیر
خود نیز تکرار کرده اید: «تاجزاده در آن زمان تلاش می کرد آشوب ها را به
سمت خیابان جمهوری و بیت رهبری بکشاند.» (سیاست روز ۱۹ تیر) این همان
اتهامی است که بازجوی سوم  متوجه من می کرد اما پس از س. ج ها و ارائه
دلایل من دیگر نه خود او و نه سه بازجوی بعدی هرگز آن را تکرار نکردند و
اساساً بعد از آن متعرض نقش من در حوادث سال ۷۸ نشدند

۱۰- اگر براستی خواهان روشن شدن حقایق در این زمینه هستید لازم است که به این ۴ موضوع بپردازید:

الف) چه مقامی به سردار نظری دستور حمله به کوی را داد؟

ب) چه کسی خواهان استفاده از سلاح گرم درمواجهه با دانشجویان و خلق «تیان آن من» اسلامی بود؟

پ) چرا ...... ضارب مرحوم ابراهیم نژاد به رغم گذشت ۱۵ سال ....هنوز شناسایی نشده است؟

ت)
چه کسی و به چه دلیل مانع قرائت گزارش کمیسیون تحقیق مجلس اصولگرای هشتم
در مورد حمله مجدد به کوی و خوابگاه دانشجویان در روز ۲۵ خرداد ۸۸ شده است؟

بااحترام

سید مصطفی تاجزاده

۲۰ تیرماه ۱۳۹۳

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید