۲۶ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۰
کد خبر: 21703

فرید براتی

بورسیه‌های غیر قانونی و نخبگان

موضوع بورسیه ها از دو زاویه حائز اهمیت است: مساله اول این است که این رویه محصول قانون گریزی های دولت مسول وقت بوده است. شاید یکی از...

فرید براتی، عضو هیات علمی دانشگاه چمران اهواز یادداشتی را برای سلام نو ارسال کرده که در ادامه می‌خوانید:

آنچه که در یکسالگی دولت تدبیر و امید و مشی اعتدال اتفاق افتاد و وزیر ده
ماهه این دولت به صحنه استیضاح و برکناری کشیده شد بیشتر از آنکه نشاندهنده
عزم جریان منتقد دولت در اصلاح خود و کمک به مدیریت کشور باشد بیانگر
سرسختی جریان شکست خورده در 24 خرداد 92 می باشد که البته آثار عملکرد 8
ساله صدارت آنها بر تمامی ارکان نظام هنوز پا برجاست. در استیضاح روز
چهارشنبه چند موضوع مورد توجه نمایندگان محترم مجلس بوده که یکی از مهمترین
آنها بحث بورسیه های غیر قانونی بوده است. مهمترین نکته در خصوص بورسیه ها
این است که چه کسی مسولیت خسارات مادی و معنوی حال و آینده حاصل از یک
تخلف آشکار از قانون را به عهده می گیرد. این تخلف نه در دولت جاری بلکه در
دولت سابق صورت پذیرفت و در همان زمان هم اعلام گردید. بدیهی است اگر
ماهیت خلاف قانون این اقدام اهمیت زیادی برای بهارستان نشینان داشت همان
زمان اقدامات قانونی صورت می پذیرفت و کار به دولت بعد کشیده نمی شد. و
البته با اعلام اینکه اعداد و ارقام برای آنها حائز اهمیت نیست این مساله
اثبات شده است.

موضوع بورسیه ها از دو زاویه حائز اهمیت است: مساله اول این است که این
رویه محصول قانون گریزی های دولت مسول وقت بوده است. شاید یکی از مهمترین
پیامدهای قانون گریزی و فشل کردن قانون، ترویج و تقویت فرصت طلبی است. زیرا
در شرایطی که مجری قانون مسولیتی نسبت به اجرای صحیح قانون ندارد افراد
ذینفع در این رابطه مسئولیتی قانونی نخواهند داشت. مساله دوم در این رابطه
شاید در پاسخ آقایان به سوال نحوه مواجهه با نخبگان باشد. تحلیل آقای
نوباوه نماینده استیضاح کننده و دوستانشان آنست که حال که نخبگان این مملکت
در اینجا نمی مانند ما خود از این طریق با ارسال عناصر مورد اعتمادمان خلا
آنها را پوشش می دهیم. این پاسخ را از زبان رییس جمهور سابق نیز شنیدیم که
ایشان بورسیه شدن دانشجویان حزب اللهی را کاری خوب و شایسته دانستند و به
نوعی توپ تخلف از قانون توسط دولت با تحلیل امثال نوباوه در زمین نهادهایی
همچون بسیج انداخته شد که البته خود باید پاسخگوی این مساله باشند و نسبت
به این ادعا نظر خود را اعلام نماید. این درحالیست که همانطور که وزیر سابق
علوم بیان داشت این افراد اگر اندک تقوایی داشته اند دست به یک چنین
اقدامی نمی زده اند.

اگر تحلیل آقای نوباوه ودوستانشان را تفسیری باندی و گروهی ندانیم و بطور
اولیه آن را در جهت دلسوزی برای نظام بدانیم آنگاه خطای بزرگ ایشان و
دوستانشان در تحلیل وضع موجود و آینده نظام بیشتر نمایان می شود. در این
تفکر بار حفاظت از نظام و بقا آن صرفا بر دوش یک عده معدود تحمل می شود و
آنها هستند که نظام را سرپا نگهداشته اند و لذا برای بعد از خود نیاز به
بازتولید عناصری شبیه به خود دارند. این درحالی است که اسکلت نظام بر
چارچوب قانونی استوار است که میلیونها نفر شهید برای آن داده شده است و
همین قانون هر دوسال یکبار لایه های مختلف حاکمیت را جهت تعیین جهت گیری ها
در معرض رای جامعه قرار داده و مسیر را انتخاب می نماید.

پیامد مهم ناشی از این نحوه برخورد با نخبگان بی تفاوتی که هیچ، دهن کجی به
نیروی انسانی مولد رشد یافته در بستر جمهوری اسلامی و ترویج فرصت طلبی است
و معلوم نیست برگزیدگان آقای نوباوه و دوستان در آینده منحرف نشوند و به
قول خودشان جریان انحرافی جدید ایجاد ننمایند و حتی در جهت امیال ایشان و
گروهشان قرار بگیرند. چه ضمانتی وجود دارد که افرادی که توانایی چندانی
ندارند فردا به عناصری نه تکنوکرات که شبه تکنوکرات و شبه سکولار التقاتی و
... تبدیل نشوند که حتی همان تکنولوژی را هم درست نفهمیده باشند. کما
اینکه تجربه چند سال گذشته نشانگر فقدان تقوای سیاسی این جریان بوده به
طوریکه کسی را که تا دیروز مورد تایید امام زمان (عج) می دانسته اند امروز
به انواع اقسام انحرافات متهم می کند. وانگهی اساسا معلوم نیست افرادی که
بر خلاف قانون حقوقی برای خود ایجاد نموده اند فردا به قانون تن دهند.

اما آن چیزی که اینجانب را بر آن داشت تا این یادداشت را بنویسیم دفاع از
ظرفیت متراکم نیروی انسانی حاصل در بستر جمهوری اسلامی است که اینگونه
نگاههای ضعیف چگونه آنها را تحقیر می نماید و شاید یکی از دلایل مهم خروج
نحبگان همین نخوه برخورد و تقسیم بندی که علی الظاهر شائبه شبه رسمی بودن
هم به خود داده است، باشد. مثال بارز امروز کسب یک جایزه بین المللی توسط
پروفسور مریم میرزاخانی است.

او، نابغه ریاضیدان ایرانی، موفق به کسب یک
جایزه بین المللی در رشته ریاضی گردید. اهمیت کار ایشان نه در جایزه داده
شده باید دیده شود که همین فردا عده ای معلوم الحال که از قضا شاید عقبه
آنها را باید در همین بورسیه های غیر قانونی رصد نمود، به دنبال پیدا نمودن
ریشه های صهیونیستی و امثالهم برای آن می گردند،؛ بلکه به ماهیت کاری است
که او انجام داده است. به واقع مریم میرزاخانی برای دستیابی به یک چنین
توفیقی نه تنها نیاز به آزمایشگاه پیشرفته و یا امکانات آنچنانی نداشته است
بلکه اندیشه او ممکن است پای بست بخشی از نسل های بعد فناوری باشد. یعنی
به واقع معلوم نیست که حتی امکان خریداری نسل بعد فناوری های مرتبط با
مبانی نظریه او توسط خود ما وجود داشته باشد. پس اگر فناوری بومی می بایست
تولید شود این نخبگان و نوابغ این مملکت باید مجال یابند و آن را پایه ریزی
نمایند. در غیر اینصورت آنچه که به ضرب پول و ثروتهای بادآورده جهت تامین
منافع آنچنانی وارد کشور می شود حداکثر مهندسی معکوس و چیزی شبیه فناوری
است.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید