محمدعلی سبحانی:

جنگ در عراق، هم داخلی است و هم نیابتی

داعش نمادی است از افراط گرایی مسلحانه و تندروی و قرائت‌های ناصحیح و خشن از اسلام. داعش بدون اینکه روی اسم و رسمش بخواهیم توجه کنیم موضوع مهمی است در منطقه که در نتیجه‌ی دیکتاتوری‌ها و سرخوردگی‌ها، نبود دموکراسی و...

آن روزها که گروه تروریستی-تکفیری داعش
علیه دولت مرکزی سوریه دست به سلاح برد، هیچ کس فکرش را نمی‌گرد روزی برسد که این
سیاه‌پوشان سیاه دل، خشونت و وحشت را اینچنین بی‌پروا به صحنه آورند. امروز، دهشت
داعش از محدوده‌ی جغرافیایی خاورمیانه فراتر رفته و تا ینگه دنیا رسیده است؛ آنجا
که از خبرنگاران آمریکایی سر می‌برند و پیغام جنایت را به تمام دنیا می‌رسانند. به
صفحات روزنامه‌ها و سایت‌های خبری که نظر می‌کنی، اخبار فراوانی از جنایت و بی‌رحمی
داعشیان به چشم می‌خورد و رعشه به دل‌ها می‌افتد از این همه شقاوت. داعش، نام ننگی
است که تا ابد بر تارک حامیان پر زر و زور این جنایتکاران خواهد ماند.

در چند ماه اخیر، عراق شاهد جنایت‌های بزرگی از سوی بی‌رحم‌ترین
گروه تروریستی دنیا بوده و جمع زیادی از مردم شهرهای مختلف قربانی خشونت‌های بی حد
و مرز بنیادگرایان تکفیری شده‌اند. در همین رابطه به‌منظور بررسی ریشه‌های پیدایش
این گروه تروریستی و راه حل نابودی آنها، پایگاه خبری و تحلیلی پویش،گفتگویی با محمد علی سبحانی، سفیر سابق ایران در
لبنان و کارشناس امور خاورمیانه انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

داعش
در چند وقت اخیر به سرعت رشد کرد و توانست اثرات عمیقی بر روندهای سیاسی عراق و
سوریه بگذارد و مدعی احیای خلافت اسلامی در منطقه شد. به عنوان اولین سوال،
باورهای ایدئولوژیک داعش را برگرفته از نظریات کدام جریان و گروه می‌توان دانست؟

داعش محصول همراهی و همکاری افراط گرایان
مذهبی و تروریست‌های باقی مانده از القاعده و حزب بعث است. همچنین نتیجه‌ی خطاها و
ناکامی‌هایی است که حکام منطقه در به دست آوردن دل مردم خود و جلب حمایت‌های آنان
داشتند که در نتیجه سبب بروز این واقعیت شد و همچنین داعش به لحاظ فکری برمی‌گردد به همان سابقه‌ای
که طالبان و القاعده از افغانستان شروع کردند. علاوه بر این، داعش مورد حمایت
حکامی است که با خطای تحلیل فکر کردند اگر از این گروه حمایت کنند قدرت بیشتری را
در اختیار خواهند داشت. در واقع نمی‌توان به موضوع داعش به شکل یک رویداد ساده
نگاه کرد. وجود، تشکیل و زمینه‌های موفقیت داعش همه باید با هم بررسی بشود. عواملی
نظیر سرخوردگی که مردم از سرکوب توسط دیکتاتورها پیدا کردند و هم جهلی که من از آن
بعنوان جهل مقدس یاد میکنم که درمیان بخش هایی از جامعه‌ی اسلامی متاسفانه وجود
دارد و بر پایه‌ی توهمات و اعتقادات غلط در یک شرایطی بر مردم تحمیل شده است و آن
را نمی‌شود فراموش کرد، خصوصا تحولات بهار
عرب که در اثر سرکوب داخلی و منطقه‌ای و بین المللی اجازه‌ی پیدا کردن جایگاه خودش
را نیافت و دموکراسی که هدف ان بود محقق نشد و نتیجه‌اش یک سرخوردگی گسترده بود. داعش
محصولی است از تمامی این تحولات. فقط داعش نیست، گروه‌های بیشتری هستند که اگر شرایطی
پیدا کنند می‌توانند خطر ساز باشند و افراط گرایی را ترویج کنند.

تفکر
و اندیشه های داعش تا چه اندازه مورد پذیرش مردم عراق و سوریه بوده است؟ تصرفات
گسترده‌ی داعش تا چه حد محصول اسلحه و خشونت بوده و چه اندازه ناشی از پذیرش تفکر
آنان توسط مردم؟

متاسفانه افراط گراها یک تصویری از مذهب ارائه
می‌دهند که این تصویر واقعی و صحیح مذهب نیست. نیروهای مذهبی در مذهب‌های مختلف
سال‌ها کنار هم زندگی کرده‌اند و با هم دوستی و صمیمیت داشته‌اند و هم را نکشته‌اند،
اما عنصر جدیدی وارد این فرهنگ شده و جغرافیای ژئوپولتیکی را برای خودش تعریف کرده
است که مورد حمایت دولت‌های بزرگی به لحاظ مالی و تسلیحاتی قرار گرفته و مذهب را
برای رسیدن به قدرت سیاسی بهانه کرده است. شما اگر سوابق این نیروهای داعش را
ببینید اینگونه نیست که افرادی باشند که بخاطر دین قیام کنند، بیشتر هدفشان قدرت است.
قدرت‌های داخلی و منطقه‌ای و مدعیان جدید قدرت در مسیری قرار می‌گیرند که از مذهب سو
استفاده می‌کنند. من معتقدم قرائت صحیح از مذهب مخالف خشونت و قرائتی اخلاقی است و
ما اتفاقا بایستی در جامعه‌ی خودمان هم مراقب این قرائت‌های نا صحیح و خشن از دین
باشیم. فرقی نمی‌کند چه مذهبی باشد مهم قرائت‌های ناصحیح و خشن از مذهب است که خطر
افراط گرایی را تقویت کرده است.

در مورد پذیرفته شدن این تفکر داعش توسط مردم،
من موافق نیستم که مردم این پدیده را بپذیرند و یقین دارم مردم این پدیده را پس می‌زنند،
البته نمی‌شود روی واقعیت ها چشم بست؛ در همین عراق بی لیاقتی دولت عراق در ایجاد
یک وحدت در میان نیروهای مذهبی و سیاسی و قومی و به اوج رسیدن اختلافات این
نیروهای متفاوت، باعث ایجاد شکاف‌هایی در عراق شد که مردم را خسته کرد و مردم را آماده‌ی
این کرد که به هر صورت با دولت مرکزی در بیافتند و دولت مرکزی را مشروع ندانند. در
مناطق سنی نشین و کرد نشین عراق که شرایط مشخص است، اما در مناطق شیعه نشین یک
نوعی از فرقه گرایی متاسفانه ترویج پیدا کرد و شرایط را به نقطه‌ای رساند که
هنگامی که یک مجموعه‌ی منسجم با امکاناتی که از مکان‌های دیگر بدست آورده و سازماندهی
کرده وارد صحنه‌ی کشور عراق می‌شوند، همکاری بخش‌هایی یا افرادی یا جریاناتی در
داخل عراق مخصوصا در بعثی‌ها و ارتش عراق را جلب می‌کند و در نهایت از این شکاف‌ها
داعش وارد می‌شود. اگر اختلاف در عراق وجود نداشت که داعش نمی‌توانست یک سوم عراق
را در فرصت کوتاه در اختیار بگیرد و این همه
جنایت انجام دهد. می‌بینید که دولت عراق با ابتکار آقای سیستانی توانست کمی خودش
را پیدا کند و رئیس جمهور و رئیس مجلس و نخست وزیر همفکری کردند که در نهایت امروزه
می‌بینید که مسیر برگشته یه این سمت که دولت عراق و حاکمیت عراق بتواند خودش را بازسازی
کند و بفهمد کجای جریان هست و چرا این اتفاق افتاد تا بتواند مبارزه کند. اما در آن
شرایط که داعش وارد عراق شد اختلافات داخلی عراق در اوج بود و داعش از همه‌ی امکاناتی
که عرض کردم استفاده کرد و توانست وارد صحنه شود. یا در سوریه دولت مرکزی یکی از 4
مجموعه‌ای
است
که اختیارات و دولت و قدرت نظامی دارد. کردها شراط خاص خودشان را دارند و مستقل عمل
می‌کنند، بخش های گسترده‌ای در اختیار النصره هست و بخش قابل توجهی هم دست گروه
داعش و خلافت اسلامی است. داعش هم گروهی است که از جایی حمایت می‌شود و این مجموعه
از این شرایط توانسته استفاده کند و وارد بشود و اگز بخواهیم مقصر این قضایا و این
شرایطی که در سوریه حاکم هست را ببینیم، باید برگردیم به 3سال قبل که دولت وارد
درگیری با معترضین بدون سلاح شد و آنها را به رگبار بست و سرکوب کرد و بعد از آن
معترضین با کمک‌های داخلی و جدایی بخش‌هایی از ارتش، مسلح شد و جنگ داخلی بوجود آمد
که این همه اختلافات و خلاء های داخلی را ایجاد کرد که می‌بینید الان سوریه به این
شکل وجود دارد که شاهد 4 سوریه هستید. بنابراین نمی‌شود گفت که داعش یک گروهک
کوچکی است و می‌شود آن را سرکوب کرد. به هرحال زمینه‌های فکری و سرخوردگی‌هایی
وجود دارد که این گروه را بوجود آورد. نمی‌شود گفت مورد پذیرش مردم عراق یا سوریه
هست. درحقیقت ورود داعش به این صحنه‌ها و تقویت شدن و قدرت گرفتنش به دلیل این شکاف‌ها
و زمینه هایی است که در این کشورها به دلایلی که عرض کردم وجود دارد.

اگر
بخواهیم مساله را از منظر سیاسی بررسی کنیم برخی از تحلیلگران معتقدند جریان‌های
رادیکال مذهبی که در منطقه حضور دارند و قصد هم ندارند تغییر کنند، همیشه به یک
سرزمینی احتیاج دارند که در آنجا جولان بدهند و محیط بحرانی را پیدا می‌کنند که
بتوانند در آنجا زیست داشته باشند. بر این اساس قدرت‌های منطقه‌ای هم از این روند
استقبال می‌کنند تا آنها را به کشوری که خود می‌خواهند هدایت کنند. نظر شما در این
مورد چیست و آیا از این منظر خطری مرزهای سرزمینی ما را تهدید می‌کند؟

این هم واقعیتی است که در سوریه وجود دارد و
ممکن است این جنگ بین المللی هم بشود. وقتی خلاء امنیتی بوجود می‌آید طبیعی است که
سازمان‌های اطلاعاتی و گروه‌های فشار و قدرت در منطقه و نیز کشورهای فاقد نفوذ با
اهداف خاص در منطقه، وارد این صحنه می‌شوند. الان وارد عراق و سوریه شده‌اند و نمی‌شود
گفت داعش هیچ حمایتی از بیرون دو کشور بدست نیاورده است. حتی در داخل این کشورها
هم امکانات زیادی در اختیار اینها قرار گرفت و حمایت نیروهای منطقه‌ای نیز پشت این
گروه‌ها است. به همین دلیل هست که من در عرایضم همیشه مطرح کردم که الان متاسفانه
نیروهای منطقه‌ای خواسته یا نا خواسته وارد صحنه‌ی جنگ شدند و جنگ در منطقه در عین
حال که جنگ داخلی هست جنگ نیابتی هم هست برای حمایت و مقابله با داعش جنگی رخ داده
که نیروهای مختلف با تعیین اهداف و تعیین ساز و کارهایی وارد منطقه شدند و هرکسی
از ظن خودش یار تفکر خودش شده است. در سوریه نیروهای فعالی وجود دارند و در جنگ‌ها
شرکت کردند و درگیر شدند و این به واقعیتی تبدیل شده. من معتقدم کشورهای بزرگ مثل
ایران و عربستان می‌توانند بیشترین نقش را داشته باشند و باید خطر افراط گرایی در
منطقه را درک کنند و در شکل دیگری بجای اینکه منتظر باشند ببیند در این کشورها چه
اتفاقی می‌افتد تا از آنها بهره ببرند، بدانند که جنگ‌های فرقه‌ای هیچ پیروزی
ندارد و سو استفاده از این شرایط به همه لطمه می‌زند و افراط گرایی در نتیجه به
همه سرایت می‌کند و آن موقع هست که شما و هیچکس دیگرنمی‌تواند کاری انجام بدهد. بنابراین
بهتر است کشورهایی مثل ایران و عربستان با هم گفت و گو کنند و با هم شرایط را
کنترل کنند. شاید نتوانند این بحران را از بین ببرند اما می‌توانند آن را کاهش
بدهند.

ماجرای
داعش و بحران عراق توسط دولت عراق به تنهایی قابل حل است یا نابودی داعش نیازمند
ورود بیشتر جامعه بین الملل، بویژه ایران و آمریکا است؟ ایران و آمریکا هر کدام چه
اقداماتی را می توانند برای مهار و نابودی داعش انجام دهند؟

درمورد نقش امریکا، باید حمایت آمریکایی‌ها را
هم جلب کرد. چون آمریکایی‌ها هم اگر بخواهند همکاری نکنند معلوم نیست که مسائل حل شود.
خصوصا در مورد مسئله‌ی عراق چون آمریکایی‌ها در عراق دخالت نظامی کردند، و کشورهایی
که در جایی دخالت نظامی می‌کنند مسئولیت برقراری امنیت پس از دخالت نظامی و حتی پس
از برقراری دولت‌ها از عهده‌ی آنها ساقط نمی‌شود. به هر حال مسئولیت امنیت در عراق
از عهده‌ی آنها هم ساقط نشده زیرا که آنها یکی از دلایل این نا امنی‌ها هستند و
دخالت و اشغال نظامی اثرات و تبعاتش به سادگی از بین نمی‌رود. آنها هم مسئول هستند
و باید به آنها مسوولیتشان گوشزد کرد و در یک ساز و کار منطقه‌ای و بین المللی و
داخلی در عراق و سوریه و بقیه کشورهایی که درگیر این گرفتاری و مصیبت هستند این مشکل
حل بشود. عربستان، ترکیه و مصر بایستی یک تفاهم عام داشته باشند. در این کشورها
باید نیروهای معتدل تقویت بشوند و در سطح بین المللی هم باید حمایت شوند. بطور
مثال کشورهای همسایه‌ی عراق هنگام حمله‌ی آمریکا به عراق، ساز و کاری را طراحی و
پیشنهاد کردند و این ساز و کار تبدیل به ساز و کار منطقه‌ای شد و بعد بین المللی
که آمریکا و روسیه و اعضای شورای امنیت هم در آن شرکت می‌کردند و آنجا هم در رابطه
با چارچوب‌های خاصی تفاهم می‌شد که چگونه اوضاع عراق سر و سامان پیدا کند. البته
الان اوضاع منطقه بسیار بحرانی‌تر هست و ما به ساز و کاری نیاز داریم که نیروهای
معتدل منطقه‌ای و نیروهای قدرتمند منطقه‌ای و قدرت‌های بین المللی و سازمان ملل و
قدرت‌های تاثیر گذار حضور داشته باشند و یک ساز و کاری شکل بگیرد و تلاش شود به
اوضاع سر و سامان داده شود. البته یک کار مهمی هم هست که علمای دینی انجام بدهند و
تبری بجویند از نیروهای افراطی و تندرو که به نام مذهب در حال کشتار و جنایت
هستند.

راه حل این بحران باید از خود کشورهای منطقه شروع شود. می‌تواند
از طرف ایران و عربستان این ابتکار شروع شود و اگر محقق شود، دیگر کشورهای منطقه
مثل قطر و مصر و کشورهایی که تمایل دارند و بعد دبیر کل سازمان ملل و آمریکایی‌ها
بخاطر اینکه بحران در عراق به آنها و دوره‌ی اشغال تا به امروز مربوط می‌شود و
بقیه‌ی نیروهای بین المللی به این مسئله بپیوندند. در واقع راه حل می‌تواند از
ایران و عربستان شروع شود. البته این کار بسیار سختی است و این مطالب بعنوان یک
راه حل است و اینکه آیا به نتیجه می‌رسد یا نمی‌رسد به تلاش کشور ها بستگی دارد.

ارزیابی
شما از آینده داعش در منطقه خاورمیانه چیست و خطر داعش بیشتر کدام کشورها را تهدید
می کند؟

داعش نمادی است از افراط گرایی مسلحانه و
تندروی و قرائت‌های ناصحیح و خشن از اسلام. داعش بدون اینکه روی اسم و رسمش
بخواهیم توجه کنیم موضوع مهمی است در منطقه که در نتیجه‌ی دیکتاتوری‌ها و سرخوردگی‌ها،
نبود دموکراسی و توسعه، کمبود آگاهی‌ها و عدم اطلاع مردم و ملت‌ها از حقایق ناب
دین و اخلاق، و دینی که اخلاق را ترویج می‌کند بوجود آمده و مردم بوسیله‌ی مذهب به
سمت خشونت کشیده می‌شوند. این شرایطی است که مربوط به یک کشور و یک جا و دو جا
نیست و اول باید با افراط گرایی مذهبی و قرائت‌های خشن و غیر مذهبی از دین مبارزه شود
و این کار علمای دینی و روشنفکرها و نویسندگان و کسانی است که با مردم ارتباط
بیشتری دارند و نکته دوم این که متاسفانه الان نقطه‌ی مرکزی این مسئله برگشته است به
بحث شیعه و سنی. نیروهای مذهبی افراطی به نام اهل سنت دارند می‌جنگند و با رفتارهای
زشت، تصویر اسلام را دارند خراب می‌کنند. در کشورهایی مثل عراق و سوریه حضورشان به
گونه‌ای است که کل منطقه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و این نیروهایی که از کشور های
مختلف دنیا وارد عراق یا سوریه می‌شوند بلاخره روزی به کشور خودشان باز می‌گردند با
توانایی‌های خاص و سازماندهی و اندیشه‌های خطرناک، و افراطی‌ها موی دماغ تمام حکومت‌ها و کشورهای منطقه می‌شوند.
بنابراین اگر کشوری فکر می‌کند این پدیده از کشوری دور است، اشتباه می‌کند و این
پدیده وقتی گسترش پیدا کند به همه جا نفوذ و تسری پیدا می‌کند. نکته‌ای که قابل
توجه است، داعش و تندروی و نیروهایی که به اسم مذهب و اسلام و دین دارند جنایت می‌کنند
اینها مربوط یه یک کشور و دو کشور و چند شهر نیستند، اینها کل اسلام را تحت تاثیر قرار
می‌دهند و اگر قوی بشوند و کنترل و سرکوب نشوند و نیروهای معتدل تقویت نشوند و
ارتباط مردم با نیروهای معتدل بشتر نشود این ویروس خطرناک کل منطقه را میتواند تحت
تاثیر قرار بدهد.

/پویش - نیلوفر گپیلو

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید