روزگار فراموشی فرمانده جنگ و نخست وزیر امام
نمی توان از جنگ صحبت کرد و نقش فرمانده [آیت الله هاشمی رفسنجانی] و نخست وزیر هشت سال جنگ [مهندس میرحسین موسوی] را نادیده گرفت ...
محسن عربی در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت: پایان
شهریور ماه، آغاز حماسه ای بزرگ برای ملتی است که در طول تاریخ چند هزار
ساله خود کمتر چنین مقاومت و ایثاری را از خود دیده است. جنگ که تمام میشد
نسل ما کم کم داشت شروع میشد. بزرگترهای نسل ما تنها خاطراتی مبهم از
پایان جنگ و فوت خمینی بزرگ در ذهن دارند و کم سن و سال ترها هیچ تصویری از
هشت سال فداکاری در حافظه ی خود ندارد.
رسانه
های رسمی و حکومتی ناخواسته وظیفه ی ترسیم اولین بنیان های ذهنی یک نسل
سومی را از جنگ بر عهده دارند. در واقع رسانه ی ملی بی واسطه ترین ابزاری
است میان حاکمیت و جامعه که می تواند با نشان دادن حقیقت و چهره ی اصلی جنگ
پیوند جداناشدنی میان نسل های آتی و هشت سال جنگ برقرار کند.
جدای
از تکلیف و وظیفه ی اخروی که بر دوش مسوولین امر برای نشان دادن تصویری
درست از جنگ وجود دارد، کوتاهی و کج سلیقگی در دهه ی نود، انقطاع گفتمانی
در مورد جنگ را پدید می آورد.
فرماندهان و شخصیت
های هشت سال دفاع، افرادی مستقل، استوار و غیر منفعل بودند که احساس
مسوولیت و انجام تکلیف و پایداری بر حقوق مردم باعث شد تا مردانه هر آنچه
در توان دارند را بر طبق اخلاص بگذارند و هیچ به دنبال کسب نام و نشانی
برای خود نبودند.
تصویری که امروز از طریق رسانه
های رسمی به جامعه انتقال داده می شود، عکس برگردان تصویر واقعی هشت سال
جنگ است. امروز نگاه های سیاسی و جناحی باعث شده تا نه تنها آن دوران پر
افتخار تحریف، بلکه افراد موثری که در راس مسوولیت های کشور برای اداره ی
جنگ بودند دچار ممیزی و سانسور شوند که همین سانسور مقدمه ی به وجود آوردن
مصادره ی جنگ را پدید می آورد.
امروز در دهه ی
نود بسیارند کسانی که حاضران غایب هشت سال جنگ هستند و امروز به هر دلیل
زبان و قلمشان کوتاه است از رساندن حرف خود. اندکی پژوهش و تحقیق آزادانه
می تواند هر فرد آزاده ای را با حقایق جنگ آشنا کند و فقط دیوار بی اعتمادی
بین جامعه و رسانه هایی که می توانند مرجع حقیقی نسل جوان باشد را محکم تر
بکند.
اما برای واکاوی و ریشه یابی این موضوع
باید به سالیان گذشته رجوع کنیم. درشت نشان دادن و احساسی کردن موضوع فضای
هشت سال جنگ و پرهیز از به کارگیری عقلانیت باعث شد تا تنها نامی از اتوبان
های کشور برای بزرگ مردان هشت سال جنگ باقی بماند. قطعا اکتفا به نام
اتوبانی از شهدا، مقدمه ی تحریف و مصادره ی هشت سال جنگ تحمیلی است.
آیا
برای نسل جدید قابل قبول است که به خاطر اختلاف سیاسی به وجود آمده در 5
سال گذشته، شخصیت هایی که مسوولیت های خطیر و دشوار در طول هشت سال جنگ بر
عهده داشتند و توانستند با موفقیت کشور را از برهه ی حساس عبور دهند دچار
سانسور و تحریف شوند؟ قدری تورق در صحیفه ی امام باعث آگاهی و اهمیت کاری
که این افراد انجام می دادند می شود.
حلقه ی
مفقوده ی رازهایی که در هشت سال جنگ وجود دارد در سینه ی همین کسانی است که
به صورت ناجوانمردانه نقششان در جنگ نادیده گرفته می شود و گویی که در آن
زمان در ایران نبودند. بخشی از راویان حقیقی درد و عشق امروز به دلایل واهی
و تو خالی گوشه نشینی را برگزیدند و این امر جریان انحصار طلب را بیشتر
مشتاق تحریف و مصادره کرده است.
نمی توان از جنگ
صحبت کرد و نقش فرمانده [آیت الله هاشمی رفسنجانی] و نخست وزیر هشت سال جنگ
[مهندس میرحسین موسوی] را نادیده گرفت. دلیلی ندارد که اگر امروز بر سر
مسایل سیاسی با افراد به مشکل برخوردیم، گذشته ی درخشان آنان را نادیده
بگیریم. در دسترس نبودن رسانه های جمعی آزاده برای کسانی که دچار سانسور و
ممیزی شده اند این امر را تشدید بخشیده است.
روزگار
ما، روزگار فراموشی است. میان آن همه نام ریز و درشت در جنگ، افرادی هستند
که هنوز افتخارتشان در جنگ، تحسین برانگیز همه ی جهانیان است. اجازه ندهیم
میراث گهربار جنگ مصادره و تحریف بشود.