سلام نو – سرویس سیاسی: رای دو میلیونی عبدالناصر همتی و شکست کامل لیست اصلاحطلبان در شورای شهر تهران در کنار شکست لیست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس ۹۸ بار دیگر این پرسش را مطرح کرد که آیا اصلاحطلبان، به ویژه طیف دوم خردادی، به پایان راه رسیدهاند و شکستی تمام عیار خوردهاند یا هنوز فرصت بازگشت دارند؟
مهدی مطهرنیا، آینده پژوه و استاد دانشگاه در پاسخ به پرسشهای سلام نو میگوید: اصلاحطلبی یک واژه لغزنده و داری واقعیت انفعالی است. این به آن معنا است که اصلاحطلب بودن به طور توامان در یک موقعیت لرزان و بدون استحکام قرار گرفتن و در همان حال درخواست اصلاح کردن از هیئت حاکمه را در خود نهفته دارد.
وی در ادامه میگوید: اصلاحطلبی باید به سرعت به اصلاحگری تبدیل شود؛ اگر اصلاحطلبی بتواند به اصلاحگری تبدیل شود انجام هر اصلاحی مردم را به طرف اصلاحگران پیش میراند.
این استاد دانشگاه با اشاره به مصداقی از این مسئله افزود: در دو دوره دولت اصلاحطلبان در دوره محمد خاتمی، به واسطه حداقل اصلاحاتی که انجام شد، و میتوان آن را دوره اصلاح درمانی نامید، ما شاهد ایجاد نوعی همگرایی میان اصلاحطلبان و مردم بودیم که ثمره آن حتی تا سال ۹۲ و ۹۶ امتداد یافت و دو دهه را تحت تاثیر خود قرار داد.
وی ادامه داد: اما با توجه به آن که حالا اصلاحطلبان نمیتوانند، یا آن طور که خودشان میگویند نمیگذارند، که اصلاحگری در دورن ساختار حکومت را دنبال کنند و حتی با قدرت گرفتنشان در غالب قوه مجریه نیابتی یا شوراهای شهر و شهرداریها توان اجرای آن چه وعده دادهاند را ندارند طبیعی است که مردم دیگر اصلاحطلبی را بر نمیتابند.
مطهرنیا با تبیین عوامل تضعیف کننده اصلاحطلبان میگوید: هر واژهای در جهان سیاست و در حوزه عینیت باید کارکرد داشته باشد. زمانی که اصلاحطلبان با حضور مردم پای صندوق رای میتوانند شورای شهر را بگیرند ولی نمیتوانند شهردار را خود در شورای شهر منصوب کنند، فشارها جلوی انجام کار آنها را میگیرد و سو مدیریت در منابع انسانی و گردش نخبگان اصلاحطلبان شکل میگیرد؛ در نهایت این عوامل بیرونی و درونی تضعیف کننده اصلاحطلبان، خود را در جایی نشان میدهد.
وی ادامه: در نتیجه اگرچه به باور من اصلاحطلبان در سال ۱۴۰۰ شکست نخوردند، اما عدم استحکام، تزلزل درونی و عدم حصول نتیجه بیرونی برای آنها حاصل شد.
این آینده پژوه با اشاره به رویکرد فشار از پایین و چانهزنی از بالا ادامه داد: من در سال ۱۳۸۰ و در میانه دو دولت سید محمد خاتمی بیان کردم که فشار از پایین و چانه زنی از بالا جواب نمیدهد و این کژیتو(صغری و کبری) ، یک کژیتو اصلاحطلبانه است نه اصلاحگرایانه؛ چرا که فشار از پایین یعنی استفاده از تودههای مردم در حوزه عقلانیت ابزاری وبر برای بالا بردن قدرت چانه زنی در میان طبقه حاکم است.
وی ادامه داد: طبقه حاکم با قدرتمندتر شدن به مرور این قدرت چانه زنی را محدود میکند و تلاش میکند تا اصلاحطلبان با کارآمدی در زمان تصدی قدرت نتوانند زمینه نزدیک شدن به مردم را پیدا کنند. در نتیجه من تاکید کردم که اصلاحطلبان باید به دنبال فرهنگ پروری در پایین و پرسمان از بالا باشند و به جای یک نیروی اصلاحطلب در ساختار حکومت به یک نیروی اصلاحگر در ساختار اجتماع بدل شوند و به لایهها و تودههای مختلف مردم توجه کنند.
این استاد دانشگاه با اشاره به عدم اقبال تکنوکراتها از چنین رویکردی ادامه داد: بخشی از اصلاحطلبان، به ویژه بخش نزدیک به میانهروها که عموما تکنوکراتهای اصلاحطلب را تشکیل میدهند، خواهان باقی ماندن در ساختار حکومت و قدرت و دنبال کردن اصلاحطلبی در رقابت با اصولگرایی هستند، در حالی که در انتخابات ۱۴۰۰ دیدیم این راه برای آنها مسدود است.
مطهرنیا در پاسخ به این پرسش که آیا اصلاحطلبان توان رفتن چنین مسیری را دارند یا خیر، گفت: اصلاحطلبان باید فرهنگپروری از پایین و پرسمان از بالا را در بستر شفافیت در سخن و اقدام صادقانه و در کنار مردم دنبال کنند. متاسفانه باید تصریح کنم که دور شدن از جامعه و اقشار گوناگون آن نه تنها موجب میشود اصلاحطلبان مرگ اصلاحات بلکه محدود شدن روز به روز حرکت خود را مشاهد کنند و به این ترتیب زمینههای بسیاری در سختیها را تجربه کنند.
وی با تاکید بر نزدیکی بیشتر اصلاحطلبان به مردم ادامه داد: اصلاحطلبان باید راههای مختلف نزدیک شدن به اقشار و لایههای مختلف مردم را بدون رویکردهای سیاستبازانه و با جهتگیرهای اجتماعی دنبال کنند و به صورت شفاف با مردم سخن بگویند و بیش از ورود به بازیهای سیاسی تلاش کنند حداقل سنگ صبور و حداکثر امدادگر و توانبخش مردم باشند که در فراز و نشیبهای زندگی با سختیهای بسیاری مواجه هستند.
این آینده پژوه با اشاره به مزایای نزدیکی به مردم گفت: اصلاحطلبان میتوانند با قرار گرفتن کنار تودههای مختلف مردم زمینههای همگنی بیشتر را فراهم کنند و به جای درگیریهای حاشیهای و متنی در ارتباط مسائل سیاسی به سمت مردم روی آورند و شعار نزدیکی به مردم را برسازند و با دانایی افزایی، مددکاری، نشستن و برخاستن و شنیدن و گفتن زمینه همفکری بیشتر خود را با تودهها مردم در جهت ایجاد یک بخت مشترک دنبال کنند.
مطهرنیا در پایان با اشاره به توانایی اصلاحطلبان در این زمینه گفت: من باور دارم که اصلاحطلبان این توانایی را دارند، اما نمیتوانند در یک رویکرد مردم محورانه علقههای خود را از ساختار قدرت برکنند و شجاعت انجام اقدامات قویتر و جدیتر برای نزدیکی به مردم را به نمایش بگذارند.
نظر شما