سلام نو – سرویس سیاسی: این روزها یکی از مهمترین سوالات از دولت ابراهیم رئیسی این است که سرنوشت برجام چه خواهد شد؟ آیا ایران به مذاکرات احیای برجام باز میگردد یا باید برجام را تمام شده فرض کرد؟
آنطور که از مواضع رییس دولت سیزدهم، وزیر خارجه و مقامات ارشد وزارت خارجه بر میآید ایران قصد دارد به سر میز مذاکرات برجامی باز گردد، اما با روش و رویکرد خاصی که متناسب با شعارها، برنامهها و مواضع دولت جدید باشد. رویکردی که تاکید بر دستآوردهای ملموس از مذاکرات برجامی دارد.
به نظر میرسد با وجود مشخص بودن رویکرد کلان دولت جدید اختلاف نظرهایی بین چهرههای موثر در سیاست خارجی دولت وجود دارد و رایزنیها برای رسیدن به نقطه آغاز مذاکرات هنوز ادامه دارد. اما چه کسانی چهرههای موثر در تصمیمسازی سیاست خارجی دولت رئیسی هستند؟ به جز رهبر انقلاب و مشاوران ایشان که خط مشی کلان سیاست خارجی نظام را تعیین میکنند، چه کسانی درون دولت بر چگونگی عملیاتی شدن این خط مشیها اثر دارند؟
ابراهیم رئیسی؛ تصمیم ساز و تصمیمگیرنده اصلی
هر چقدر هم که ابراهیم رئیسی را رییس جمهوری غیراجرایی و دور از مسائل بینالملل بدانیم باز هم او به عنوان رئیس جمهور تاثیر کلانی بر سیاست خارجی دولت دارد. رییس جمهور نه تنها وزیر خارجه را تعیین میکند بلکه نماینده ایران در سازمان ملل، نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دیگر دیپلماتهای موثر کشور در پرونده هستهای را انتخاب یا تعیین میکند.
رییس جمهور همچنین رییس شورای عالی امنیت ملی است و دبیر این شورا را نیز با نظر رهبری انتخاب میکند و از این مسیر نیز تاثیر مهمی بر پرونده هستهای دارد. از تماس تلفنی روحانی و اوباما تا نه محکم رئیسی به گفتوگو با آمریکا، هر کنش رییس جمهور تاثیری اساسی بر سیاست خارجی کشور دارد.
حسین امیرعبداللهیان؛ دیپلمات باهوش
حسین امیرعبداللهیان حتما تجربه، مهارت و وزن جواد ظریف را در سیاست خارجی ندارد، اما این اصلا به این معنا نیست که ما با یک دیپلمات ساده طرف هستیم. امیرعبداللهیان پلههای پیشرفت را در وزارت خارجه پیمود و از نیروهایی است که در بدنه وزارت خارجه پرورش یافته است. او همچنین برخلاف جواد ظریف مورد اعتماد نهادهای موازی وزارت خارجه است.
به جز اینها امیرعبداللهیان دیپلمات باهوشی است، هوشی که به خاطر جا به جا ایستادن در نشست عراق یا متن پراشتباه عربی از آن غافل شد. امیرعبداللهیان رقبای پرنفوذ و قدرتمندی برای وزارت خارجه داشت، اما در نهایت توانست بر کرسی وزارت تکیه بزند. او با علیاکبر صالحی، جواد ظریف، علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف کار کرده است. این مسئله نه تنها نشان از انعطاف بالای او است، بلکه نشان از توانمندیهای خاصی نیز دارد.
او به عنوان وزیر خارجه پیشانی اصلی هر مذاکرهای خواهد بود و فرمان هدایت مذاکرات در دستش خواهد بود. دیپلماتهای پیشین وزارت خارجه از امیرعبداللهیان به عنوان یک چهره رسانهای نام میبرند، ویژگیای که میتواند تاثیر او در هر مذاکرهای را چند برابر کند. اگر دیدید که پرونده هستهای با تمام فشارها در وزارت خارجه ماند و کارها به پیش رفت چندان تعجب نکنید، امیرعبداللهیان بازیکن خوبی برای میدان سیاست است.
علی باقری؛ وارث جلیلی
علی باقری میراثدار اصیل سعید جلیلی است، اما دیپلماتتر. او در کنار جلیلی جدیترین مخالف برجام در سالهای گذشته بوده و حالا به عنوان جایگزین عباس عراقچی در معاونت سیاسی وزارت خارجه نقش بیبدیلی در آینده برجام خواهد داشت.
احمد زیدآبادی، تحلیلگر مسائل سیاسی، انتخاب باقری را هر چند از یک سو نقض غرض میداند، اما از سوی دیگر انتخاب او را هوشمندانه نیز میداند چون هر توافقی که او امضا کند نمیتواند مورد نقد طیف رادیکال اصولگرا قرار بگیرد.
از طرف دیگر صبحنو، روزنامه نزدیک به قالیباف با اشاره به انتخاب باقری مینویسد: اگر باقریکنی جانشین عراقچی و سرتیم مذاکرهکننده ایران با طرف اروپایی بر سر احیای برجام شود، میشود حدس زد که گارد تیم مذاکرهکننده کشورمان تا حدی زیادی متفاوت خواهد شد و میزان پافشاری روی اصول مذاکراتی نظام (رفع تمام تحریمها به اضافه امکان سنجش رفع تحریمها) بیشتر از قبل شود؛ اما سوال اساسی دیگر این است که آیا قرار است مسوول مذاکرات، همچنان وزارت خارجه باقی بماند یا اینکه نهاد حاکمیتی دیگری متولی خواهد شد؟
مسئلهای که صبحنو به آن اشاره میکند به یکی دیگر از چهرههای متنفذ و موثر در برجام و البته سیاست خارجی دولت اشاره میکند، سیاستمداری که سابقه نظامی دارد؛ علی شمخانی.
علی شمخانی؛ بازیگر زرنگ و قدرتمند
در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۹۲ حسن روحانی، در حکمی علی شمخانی را به سِمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد، سمتی که هنوز هم در اختیار او است. برخی میگویند احتمال ابقای او در دولت رئیسی هم بالا است و بعید نیست که شمخانی برای یک دوره چهار ساله دیگر به کار خود ادامه دهد.
این احتمال وقتی پررنگتر میشود که بدانیم در دو سال آخر دولت روحانی اختلاف بین شمخانی با رئیس جمهور اوج گرفت و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی عملا همراهی بیشتری با مجلس داشت تا دولت و رئیس شورای عالی امنیت ملی که روحانی بود.
حتی اگر پرونده هستهای به شورای عالی امنیت ملی منتقل نشود باز هم این شورای نقشی مهم در پرونده دارد. بنا به گفته ظریف وقتی پرونده به او سپرده شد تعیین سطح، حدود و روشهای مذاکرات هستهای به وزارت خارجی محول شد، ولی هدایت و سیاستگذاری پرونده هستهای همچنان بر عهده شورای عالی امنیت ملی، به ریاست رییس جمهوری باقی ماند.
با توجه به اینکه رئیسی مثل روحانی سابقه دیپلماتیک ندارد و امیرعبداللهیان وزن و اقتدار ظریف را ندارد، حتی در صورت ماندن پرونده در وزارت خارجه باید شاهد نقش موثرتر شورای عالی امنیت ملی و دبیر آن در مذاکرات هستهای باشیم، دبیری که فعلا علی شمخانی است.
سعید جلیلی؛ ایدئولوگ قدرتمند
هر چند از میان تمام رقبا و نیروهای پوششی ابراهیم رئیسی این تنها سعید جلیلی است که بدون پست و مقام مانده، اما این به معنی بیقدرت بودن آقا سعید نیست. معتمد جلیلی اکنون مهمترین معاونت وزارت خارجه را دارد. برخی دیگر از اعضای جدید وزارت خارجه هم ارادت خاصی به سعید جلیلی دارند.
به جز این سعید جلیلی ارتباط تنگاتنگی با ارکان مختلف دولت دارد و با رایزنی و لابی میتواند تاثیراتی کتمان ناپذیر بر برجام بگذارد. فشار او و یارانش میتواند در زمانبندی، مسیر و خواستههای دولت در ماجرای برجام موثر باشد. پرسش این جا است که میزان تاثیر چقدر است و آیا میتواند باعث انحراف پرونده شود یا خیر؟
نظر شما