حسن یونسی
سیاستورزی، واقعگرایی و اجماعسازی
هم برای اصلاح و تغییر و هم برای نگهبانی از اصول و ارزشهای انقلابی راهی بهتر از گفتوگو و کمک به درک مشترک و یافتن راههای مورد اجماع وجود ندارد.
به گزارش سلام نو، روزنامه اعتماد یادداشتی از حسن یونسی فعال اصلاحطلب منتشر کرده که در ادامه میخوانید:
تجربه تحولات سیاسی در کشورهای مختلف این اصل را خدشهناپذیر ساخته است که هر جامعه و هر ساختاری مقتضیات خاص خود را دارد و با وجود برخی شباهتها و مشترکات نمیتوان هیچ نسخه تجربه شده در کشوری را برای کشوری دیگر تجویز کرد. با این حال کشورهای در حال توسعه به لحاظ توسعهنیافتگی سیاسی از جهاتی به هم شباهت دارند. تجربه تحولات سیاسی معاصر در ایران به ویژه آنچه در سالهای اخیر رخ داده است تا اندازه زیادی نشان میدهد حرکت به سمت تغییر و اصلاح از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است. از جمله، وجود عناصری که نفیا یا اثباتا در ناکامی یا موفقیت اهداف اصلاحی موثرند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت. تجربه تحولات اخیر در کشورهایی همچون مصر و عراق شاهدی است بر این مدعا که به دست آوردن و نیل به قدرت سیاسی حتی با شیوههای دموکراتیک بدون توجه به ظرفیتها و محدودیتها لزوما دستاوردی پایدار و ماندگار به دنبال ندارد.
واقعگرایی ایجاب میکند اولا نسبت به مناسبات حقوقی و حقیقی در نظام سیاسی وقوف داشته باشیم و ثانیا پتانسیلها، محدودیتها و فرصتها را به خوبی بشناسیم. از سوی دیگر توجه داشته باشیم که تغییرات به سوی تقویت وجوه مردمسالارانه و تحکیم مبانی آن بر اساس اجرای بینقص قانون اساسی وقتی واجد ارزش است که اولا کم هزینه باشد ثانیا ماندگار باشد و ثالثا تدریجی. تغییرات عمیق و سریع ولو از راههای دموکراتیک و قانونی حتی اگر ممکن باشند ماندگار و پایدار نیستند. علاوه بر آنکه پرهزینه بودن آنها تبعات منفی اجتماعی همچون سرخوردگی و خالی شدن پشتوانه اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. تغییرات و اصلاحات ماندگار و پایدار در سایه رویکردهایی دست یافتنی است که اولا از طریق تعامل و گفتوگو با نمایندگان تفکرات مختلف سیاسی به دست آید و ثانیا با جلب اعتماد جریانهای ذینفوذ همراه شود. تحولخواهان در این مسیر علاوه بر آنکه میبایست صبوری پیشه کنند باید از ایجاد هیجانات زودگذر و غلطیدن در آن پرهیز کنند. تجربه سالهای گذشته در ایران نشان میدهد، اصلاحات در ایران نیازمند گفتوگو و مفاهمه است. این گفتوگو باید تا آنجا ادامه یابد که فهم جامعه و به ویژه درک نخبگان تاثیرگذار از مفاهیمی چون آزادی و دموکراسی و توسعه به یکدیگر نزدیک شود و جریانهای ذی نفوذ و قدرتمند چه در حاکمیت و چه احزاب سیاسی به درک نسبتا مشترکی از تعاریف و راههای مشترک دست یابند.
آن انتخابات این حقیقت را آشکار ساخت که تحول خواهان حتی در صورت ائتلاف و اتخاذ تاکتیکهای انتخاباتی از اکثریت قاطع و قابل توجهی برخوردار نیستند که بتوانند جریانهای ذینفوذ مقابل و پایگاه اجتماعی آنها را نادیده بگیرند. علاوه بر آنکه به خوبی میدانیم که جریانهای مقابل در برخی از حوزهها از قدرت و نفوذ بسیار بیشتری برخوردارند و چنانچه جریانهای افراطی و میانه روی آنها برسر موضوعی به اتفاق نظر دست یابند، قادرند جلوی هر نوع تغییری را بگیرند، حتی تغییراتی که خود به آن اعتقاد دارند و در خلوت به لزوم آن اذعان میکنند. تحولخواهان وقتی میتوانند موفق شوند که گاهی هم از مراکز علمی و تحقیقاتی که تئوریهای پیچیده آکادمیک را شفای دردهای جامعه میداند بیرون بیایند و باور کنند که جریان مقابل آنها هم دارای نفوذ و پایگاه اجتماعی قدرتمندی است و اینکه بخش قابل توجهی از مردم نسبت به آنچه در رسانهها و محافل سطح بالای سیاسی ارایه میشود درک و فهم متفاوتی دارند.
اینکه جریانهای اصولگرا در برخی مقاطع خواستههای بخش قابل توجهی از مردم مبنی بر تغییر و اصلاح را نادیده گرفتهاند نباید کماکان باعث شود ما نیز دیگرباوران ودیگر اندیشان را نادیده بگیریم و باز هم بدون دلیلی متقن ادعا کنیم که اکثریت مردم مثل ما میاندیشند و مقبولیت برخی از شخصیتهای محبوب اصلاحطلب را حمل بر مقبولیت همه گزارههایی کنیم که آنها را در اولویت تغییر و اصلاح میدانیم.
نبود درک مشترک از اینگونه گزارهها و مفاهیم منشا بسیاری از سوءتفاهمهاست. به نظر میرسد اصلاحخواهان میتوانند با بخش قابل توجهی از جریانهایی که به اصولگرایی شناخته میشوند بر سر اهداف و شیوهها به درکی مشترک دست یابند. در سالهای گذشته برخی نخبگان دو طرف تلاشهایی را برای این گفتوگو آغاز کردند اما ناکام ماند که شاید بنیادگرایان آن سو و ساختارشکنان این سوی میدان مانع از تداوم این گفتوگو و تفاهم شده باشند. این از اخلاق سیاسی نهادینه شده ما ایرانیها نشات میگیرد که مرزبندیها و اختلاف نظرهای سیاسی را به سرعت به نزاع سیاسی تبدیل و فراموش میکنیم که اهداف مشترک جز در سایه به رسمیت شناختن یکدیگر و تلاش برای درک متقابل امکانپذیر نیست. تحولخواهان میتوانند با اصولگرایان خردگرا بر سر یک میز بنشینند تا نشان دهند هدفشان از اصلاح و تغییر نادیده گرفتن و لطمه زدن به ارزشهای مورد نظر آنها نیست و اصولگرایان نشان دهند وقتی از ارزشهای دینی و پایمردی بر سر اصول انقلاب سخن میگویند نمیخواهند مانع از توسعه شوند و حق حاکمیت مردم و حقوق شهروندان را نادیده بگیرند. هم برای اصلاح و تغییر و هم برای نگهبانی از اصول و ارزشهای انقلابی راهی بهتر از گفتوگو و کمک به درک مشترک و یافتن راههای مورد اجماع وجود ندارد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
عباس
|
۰۷:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۵
1
0
پاسخ
آفرین به این سیاستمدارواقع بین.