حسین ؛ پرچمدار اصلاحطلبی و اصلاحگری
کوروش شفیعیایراننژاد در بهارنیوز نوشت :
در این میان به جرأت میتوان گفت جاودانهترین قیام تاریخی جهان اسلام که پس از گذشت قرنهای متمادی از زمان وقوع آن، هنوز دارای معنویت، جذبه و ژرفا میباشد و محل بحثها و عبرتهای فراوانی است؛ قیام عاشورای ۶۱ قمری به زعامت امام حسین (ع) است. به راستی راز اینجاودانگی چیست؟ چرا این قیام، پس از گذشت بیش از هزار و چهارصد سال؛ همچنان زنده و جاوید است و یاد و خاطره و آموزههایش همچنان تازه است و تکرار پذیر؟...
فارغ از این بحث که بخش عمدهای از پویایی و ماندگاریِ مذهب تشیع مدیون قیام کربلاست و شیعیان با تکرار هر ساله مراسم عزاداری و یادبود آن، مانع از فراموشیاش میشوند و جدای از خصوصیات ویژهای که این واقعه در ذات خود دارد و موجب مانائیِ آن میشود (از جمله: انتساب امام و شهدای هاشمی به اهل بیت پیامبر بزرگوار اسلام (ص)، حضور زنان بیدفاع و کودکان مظلوم در متن واقعه، دنائت و ستمگری دشمنان امام در حدوث یک فاجعه تراژیکِ انسانی)؛ علت مهم دیگری نیز هست که این حادثه را «جاوید» ساخته و آن چیزی نیست جز: «آرمانها و ویژگیهای منطبق با فطرت انسانی که در قیام عاشورا متجلی است».
در تمام طول تاریخ و در تمام جوامع بشری، اصلاح در امور و پالایش ناراستیها از زندگیِ اجتماعی؛ آرمانی ارزشمند و بزرگ برای انسانها بوده است. مصلحان کسانی هستند که تلاش میکنند جامعه انسانی را از حرکت در بیراههها باز داشته و آن را به قواعدی مبتنی بر اخلاقپایبند سازند. تلاش برای به سامان رساندن جوامع بشری وزدودن پلیدیها و ناهنجاریهای اجتماعی همچون: بیعدالتی، فقر، دروغ، ریا، ناامنی، فساد و...؛ از مبانیِ اصلاح طلبی و اصلاحگری است.
با بعثت پیامبر بزرگوار اسلام، تحولی الهی و انسانی در جامعه آنروز اعراب جاهلی پدید آمد، با این وجود پس از رحلت ایشان، به مرور پیرایههایی گریبانگیر جامعه مدنیِ نبوی گردید. اصلاحات حسینی در مسیر زدودناین پیرایهها و کژیها بود تا از رجعت به سنن جاهلی جلوگیری شود. امام حسین (ع) به واقعیتِ آن روز جامعه چنین اشاره میفرمایند: «اَلا تَرون الیَ الحَقّ لایَعمل بِه و الیَ الباطل لایتنهای عَنه» (مقتل الحسین، ص ۲۳۲)؛ «آیا نمینگرید که به حق عمل نمیشود و از باطل پرهیز نیست؟». ایشان اصلاح طلبی خود را نیز با این جملات بیان مینمایند: «اِنّما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی» (مقتل الحسین، ص ۱۵۶)؛ «همانا برای طلب اصلاح در امت جدم، قیام کردم»...
از دیگر اهداف انسانی قیام حسینی، اعمال نظارت و کنترل بر نهادهای صاحب قدرت است. یکی از راههای بازدارندگی در مقابل انحراف از مسیر حق، نظارت همگانی و کنترل قدرت از طریق نخبگان، و حتی تودههای اجتماعی است. امام حسین علیه السلام بر این هدف نیز بارها تاکید میورزند: «اُرید أن آمر بِالمَعروف و اَنهی عَنِ المُنکر و اسیر بسیره جَدّی و اَبی؛ تصمیم دارم امر به معروف و نهی از منکر نمایم و بر روش جدم و پدرم رفتار کنم».
ناگفته پیداست که منظور حضرت از امر به معروف و نهی از منکر، بیشتر در سطوح کلانِ قدرت و برای جلوگیری از ناهنجاریهای اجتماعی و بدعتهای اعتقادی و سیاسی است و معنای رایج و امروزیِ امر به معروف و نهی از منکر (که صرفاً به مباحث و مواردی در حوزهامورات فردی و شخصی مردم اطلاق میشود)، کمتر مورد نظر ایشان بوده است. یکی دیگر از مشخصههای ماندگاریِ قیام عاشورا که در انطباق با آرمانهای فطریِ انسانی است، اعتقاد راسخ امام به فرهنگ «گفتگو» است. در مکتب حسین (ع) و در مرام بزرگان، گوش سپردن به سخن دیگران و مخالفاندر عینِ پایبندی به اهداف، مَنشی انسانی است. تبیین باورها، تشریح چرایی رفتار خویش و انجام گفتمان منطقی توأم با صداقت؛ از اصول اساسی در هر مواجههای است و فرزانگان، گفتگو را بهترین راه نزدیکی انسانها به یکدیگر و حل مشکلات جوامع بشری میدانند.
در نقطه مقابل، و در مرامی غیر از مکتب حسینی؛ راهِ قالبهای ذهنی برای شنیدن سخنِ مخالفان مسدود استو به نقد منتقدان کمترین وقعی گذاشته نمیشود. در این نوع طرز تفکر؛ اهتمام و اعتقادی بر لزوم تبیین و توجیهِ چراییِ رفتارِ خویشو پاسخگویی به افکار عمومی وجود ندارد. امام حسین (ع) با نوشتهها و خطابههایشان، از راز حرکت خویش پرده بر میدارند، انگیزه و مرام خود را باز میگویند، دلایل و انگیزههای قیام خود را به زبان میآورند و از هر فرصتی برای گفتگو با جبهه مخالف و اتمام حجت بر آنان استفاده میکنند. همین روش را در یاران ایشان نیز میتوان دید. آنان نیز هر یک، خطابههایی ایراد کرده و به تبیین مواضع خود دست میزنند.
در مقایسه، جریان مقابل نه تنها حاضر نیست با گفتگو و مباحثه برابر و عادلانه، نیات و رفتار و عملکرد خود را تبیین و توجیه نماید، بلکه شنیدن سخن یاران امام را کسالتآور و دور از شأن خویش قلمداد نموده و تنها خود را محور و معیار مطلقِ حق به حساب میآورد. جریان مذکور بقدری از چرخش شفاف اطلاعات و رواج فرهنگ «گفتمان» هراس دارد که چارهای جز رواج اتهامات واهی و مشوش کردن افکار مردم نمیبیند و با استفاده از تمام زور و تزویر رسانه ایِ خویش کار را به جایی میرساند که وقتی در ظهر عاشورا امام و یارانش، به نماز میایستند، این سوال برای توده روز مزد و فاقد اندیشه لشکر عمر سعد، ایجاد میشود که: «مگر حسین، نماز هم میخواند؟!!»
...
تردیدی نیست یکی از مهمترین عللِ ماندگاری و جاودانگی قیام امام حسین (ع) این است که بسیاری از آرمانهای انسانیِ مورد نیاز جامعه بشری را میتوان در زوایای متعدد آن یافت. هر انسانی که ذاتش در جستجوی تعالی و نیل به آرمانهای انسانی است میتواند از تک تک لحظههای قیام عاشورا درسها بیاموزد. یافتههای هر انسان منصف و تشنه حقیقت، از آموزههای قیام حسینی، همواره تازه و عمیق و جذاب است. درسهای «آزادگی»، «شجاعت»، «استقامت»، «صبر»، «حق طلبی» و بیشمار آرمان انسانها از این دست، کهنه شدنی نیستند... هر انسان آزاده از هر دین و آئینی، در هر دوره و عصری؛ منش اصلاح طلبی قیام عاشورا را خواهد ستود و امام حسین (ع) را بعنوان «اصلاحگری جاوید»، به درازای تمام تاریخ به یاد خواهد سپرد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
بابک
|
۰۷:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۱
0
پاسخ
با سلام
مقاله بسیار عمیق و آموزنده ی بود