آنتن فروشی دررسانه ملی؟
رسانه های خارجی پیش از قطع برنامه اصلی و سپردن آنتن به اسپانسر؛ مدیریت شبکه اعلام می کند که نظر مجریان وگویندگان این برنامه الزاما به معنی رای و نظر مدیران این شبکه نیست و به این ترتیب هویت شبکه خود را حفظ می کند اما در ایران به بدترین شکل آنتن رسانه ملی به اسپانسرها فروخته می شود و به هیچ عنوان هم اعلام نمی شود که فلان موسسه در حال استفاده تبلیغاتی از آنتن رسانه ملی و حتی کوبیدن رقیب اقتصادیش است.
به گزارش سلام نو به نقل از پیام نو، آنتن تلویزیون به برخی موسسههای خاص فروخته میشود و این موسسهها مفهوم مورد پسند خود را در پربازدیدترین ساعت پخش با پرداخت بهایی اندک به مخاطب منتقل میکنند.
چند وقتی است که عنوان تبلیغات در سریالهای تلویزیونی را «مشارکت در ساخت» گذاشتهاند که در واقع آنتن فروشی است ونمونه آن را تنها میتوان در صدا و سیما یافت.
در رسانههای خارجی پیش از قطع برنامه اصلی و سپردن آنتن به اسپانسر؛ مدیریت شبکه اعلام میکند که نظر مجریان وگویندگان این برنامه الزاما به معنی رای و نظر مدیران این شبکه نیست و به این ترتیب هویت شبکه خود را حفظ میکند اما در ایران به بدترین شکل آنتن رسانه ملی به اسپانسرها فروخته میشود و به هیچ عنوان هم اعلام نمیشود که فلان موسسه در حال استفاده تبلیغاتی از آنتن رسانه ملی و حتی کوبیدن رقیب اقتصادیش است.
مسیر آنتن خریدن در صدا وسیما
راه یافتن اسپانسرهای خصوصی و دولتی به رسانه ملی امر تازهای نیست و تاریخچهای کهن دارد اما از اواسط سال ۹۲ افزایش این اسپانسرها به ویژه در برنامههای کودک موجب انتقادات بسیاری شد. در قبال این انتقادات نه تنها حضور اسپانسرها کمرنگ نشد بلکه بخشی از سریالهای پر مخاطب هم توسط این اسپانسرها اشغال شد.
موسسه مالی و اعتباری عسکریه یکی از موسسههایی است که با پرداخت یک میلیارد تومان برای تولید سریال «مدینه» که ماه رمضان از شبکه یک سیما پخش میشود؛ بدون پرداخت هزینههای گزاف آگهیهای بازرگانی دقایقی از آنتن صدا و سیما را به خود اختصاص داده است.
سید امین جوادی؛ مدیر عامل این موسسه در مصاحبهای گفته بود: «هزینه تبلیغات در صدا و سیما بسیار زیاد است و موسسه اعتباری عسکریه به صورت مشارکتی در ساخت این سریال فعالیت کرده و از این بابت هزینه معقولی را پرداخت کرده است.»
به قول آقای مدیر با پرداخت هزینهای «معقول» در ساخت سریالی مشارکت کردهاند و بدون پیروی از قوانین ناظر بر آگهیهای بازرگانی مقابل دوربین سیروس مقدم قد کشیدهاند.
این نخستین بار نیست که به بهانه مشارکت در ساخت صدا و سیما به موسسهای اجازه تبلیغات درون سریالی را میدهد. سریال «پایتخت ۳» یکی از معروفترین و جنجال برانگیزترین نمونههای آنتن فروشی رسانه ملی است. آن گونه که فیلمنامه نویس بخشهایی از سریال را برای اسپانسر آن یعنی اطلس مال نوشته بود و در یکی از قسمتها با ورود نقی به شرکت اطلس مال آنتن شبکه تریبون این شرکت شد. آقای کارشناس اطلس مال درباره تمامی فعالیتهای شرکتشان توضیح داد. توضیحاتی که حوصله مخاطبان و هیاهوی منتقدان را به همراه داشت.
تهیه کننده مشترک
نقطه مشترک میان «پایتخت» و «مدینه» تهیه کننده این سریالها است. دختری جوان و کم سن و سال به نام زینب تقوایی که سابقه چندانی در عرصه تهیه ندارد و هر بار اعلام میکند که در سریالش تبلیغ گل درشتی وجود نخواهند داشت اما باز هم تبلیغات مخاطبان را آزار میدهند. گویا این خانم جوان ارتباطات خوبی با اسپانسرهای ویژه دارد و با استفاده از همین ارتباطات تهیه کنندگی سریالهای پر مخاطب سیروس مقدم را دو باری از آن خود کرده است.
زینب تقوایی در مصاحبهای گفته بود: «برای تامین بخشی از هزینههای سریال ناگزیر به همکاری با یک اسپانسر بودیم. با اینهمه سعی کردیم این حامی مالی را بهصورت گلدرشت نشان ندهیم. اینکه یک موسسه مالی اعتباری آمده و پشت یک مجموعه تلویزیونی قرار گرفته و یک برنامه فرهنگی را حمایت میکند اتفاق مهمی است و باید تشویق کنیم بیشتر شود.»
از میانه سال ۹۲ که صدا و سیما با کسری بودجه مواجه شد بیشتر شاهد حضور برنامههای سفارشی و مشارکت موسسهها و شرکتها در تولید برنامهها بودهایم به نوعی که بخشی از مفاهیم ارائه شده از رسانه ملی را به خود اختصاص دادهاند. افرادی که ارتباطاتی با شرکتهای خاص دارند به دلیل همین ارتباطات به صدا و سیما راه مییابند و افراد باسابقه این عرصه را از گردونه رقابت حذف میشوند. بیتوجه به اینکه این رسانه متعلق به تمامی مردم ایران است و همه باید از برنامههای آن بهره ببرند.
هرچند سید رمضان شجاعی کیاسری؛ نایب رییس شورای نظارت بر صدا و سیما ابتدای امسال تذکر داده بود که «صدا و سیما یک مرکز تجاری نیست و نمیشود آنتن صدا و سیما را به هر کلمه و هر تبلیغی که شامل درصد کمی از مردم شود، فروخت، بلکه رسانه ملی باید به دنبال مخاطبان انبوه خود باشد.» اما صدا و سیما همچنان به روند تولید سریالهای مشارکتی و آنتن فروشی ادامه میدهد و خبری از تذکر مراجع ذی صلاح نیست.
به هرحال گویا این نوع آنتن فروشی در رسانه ملی در حال تبدیل شدن به یک رویه اس تو رویهای که جیب برخی دلالها را پر میکند و برخی موسسهها را هم از پرداخت هزینههای گراف معاف میکند و به آنها نوعی تخفیف میدهد اما فایده آن برای مخاطب ایرانی مشخص نیست و از همه مهمتر معلوم نیست صدا وسیما با کدام مجور و طبق کدام قانون آنتن رسانه ملی را میفرشد.